از سکوتم. اشک چشم.سیل ویران گرفت
جام. دنیا. زین صبرم پیمانه ی پنهان گرفت
گفتنم. اندر سکوت خونست غم
در سکوت حرف دل جان مهرویان گرفت
بهترین درمان. درد از سکوت. باید شنید
این هنر آموز باش بی هنری حیران گرفت
اگر دنیا به کامت بود روزی حراسان باش
که شاید ابر تیره بی سامان. دامن گرفت
اگر آینده ی روشن جویی بپر هیز. از سیاست
خداوند بزرگ بین جان. از آنان بی امان گرفت
عشق گفت من از تبار آتشم وز تبار سوختن
در سکوت عشق بار معنایی در عرفان گرفت
دید م. شاخه ای بر گل شکستن دور از ادب
هر شکستن یک هنر داشت موج آن عالم گرفت
هر که را دل شکست خود ساخته شد
دل شکسته گنج دنیا را ارزان گرفت
دنیا اگر از آن تو باشد کسی. نتوان ستاد
با خودت باش تا دست در مهتاب.آسان گرفت
دنیا به کام کم گویان و کم نوشان بود
پرهیز از گفتن. نما تا نام. نیک. جمله ی عدیان گرفت
تنگست دنیا. برای احل. فهم و چون زندان
پرواز را قنیمت دان که این اوج عالم. گرفت
روز ها همه. مبارکند گر محک هنر آید. میان
ز سکوت اندیشه. باشد وز هنر مرجان گرفت
وقتی. نیستی بیشتر به نظر ها. هستی
پس هست. باش نیستی جان هستان گرفت
کار دنیا. بی. رحمی بود. خود بسوزان دل
دنیا پرستان بی مروتند اسل. از انسان . گرفت
دانستم. که دنیا. ارزش لب باز کردن. ندارد
هرکه. یارش باشد بی عوض عمر ارزان گرفت
سکوت. کن وز قلم یاری جوی یا ر سخن باش
که باید وز مظومان جهان تا وان گرفت
نگا ه عشق را جستجو می کنند و. عشق. تو را
عاشقی. کن که بی عشقی از شیطان فرمان گرفت
یار خودت باش پناهنده. به به اندیشه ی ناب
که عشق. بازی شهرت از. مستان. گرفت
عاشقان. دنیا را ارزان نداند هر گز
عاشق باش که عاشقی عرش. ثریا آسان گرفت
ما محکوم به رنج کشیدن نیستیم
ظلم در دنیای ماده از معشوق جان ارزان گرفت
در کوی عاشقان دل شکسته قیمت دارد
دنیا طابان در طلب خیر از ایشان گرفت
دنیا را به خودت ببخش تا شادمان باشی
پریشانی قانون را از فقرا آسان گرفت
روز خوبی پیش رو داشته باشید.