من از کجا می‌آیم

سلام و درود بر طاهره خانم نازنین و مهربان
در شهر ما یک فوق تخصص ریه هست که فامیلیش سیگاری است.روزگار از این تناقض ها زیاد دارد
مهربانا این من نیستم که واژگان را برمی گزینم اگر شعر سنتی بود حتماً از من کوششی در می آمد ولی شعر آزاد غلیان های درونی است که لبخند کذایی آن را می پوشاند.شاید هم علتش ناکامی و نرسیدن ها و دویدن و درجا زدن ها ی بی شمار زندگی من باشد.و اما قابیل بیچاره لابد بعد این همه جنایات و مکافات یکی باید باشد بار این همه را بر دوش بکشد به نظر شما شیث علیه السلام می پذیرد.ما همیشه دنبال مقصر می گردیم در حالی تقصیر خیلی از خودمان دور نیست.
ولی چشم به شما قول می دهم برای طبع آزمایی هم باشد سری دیگر طنز یا شبه یا اگر نشد در حد یک فکاهه بنویسم
بار دیگر ممنونم از لطف بی دریغتان و شادمان باشید

سلام و درودتان باد جناب استکی عزیز چشمه ی احساس و شعرتان جوشان باد
من می بینم دو نیمه ی خالی یک لیوان را
البته حجم تهی هیچ وقت تهی نیست

سلام عزیز جان برادر
سپاس از مهربانیت
ولی در این اوضاع نامهربان اگر بشود انسان با زبانی سخن بگوید که بتواند دردها را بگوید و لبخندی هم ایجاد کند خیلی بهتر است مردم به شادمانی بیش از غم نیازمندند و...

باز هم نپذیرفتم.. خود سرچ می کنم

سلام و هزاران درود آقا مهدی عزیز
اولاْ شرمنده که به خاطر گرفتاری‌های زندگی نمی‌توان
لطف و محبت شما و دیگران دیگر را که هستند و هستید و با قلم زر نگارتان می‌نگارید را جبران کنم
البته هر کسی که در ساعتی یا گاهی دو سه ساعتی فراغت که حاصل می‌آید را که به چشم بیاید را و قاعدتاْ رد ‍پایی از او در خاطرم مانده باشد با دقت می‌خوانم و خدا قوتی می‌گویم البته باز نمی‌توانم لطف عزیزان را جبران کنم و بسیاری از نوشته های خوب از دستم می‌رود
بازهم ممنونم دوست نازنیم