سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- نهاد نیک ۲- طُعمه .. ۳- نوبت مطب ۴- خویشاوندان بی مقصد ۵- آدم و حوّا ۶- هوای هار ۷- ☄️ به من چه☄️ ۸- آدم ۹- غزل شد هنرم ۱۰- تسلیم حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزيکشنبه 4 آذر 1403 23 جمادى الأولى 1446 Sunday 24 Nov 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۲۰ شاعر این شعر را خوانده اند
سیاوش آزاد،مهرداد عزیزیان بی تخلص،محمد قنبرپور(مازیار)،رضا سعادت نژاد،مسعود آزادبخت،ماهور محمدی،مجیدنیکی سبکبار،محمد علي واشقاني ( باران )،مهدیس رحمانی،ریحانه حجازی(ریحان)،آهو محمدی،ژکا گرجاسی،مهرانه بلوچ،عباسعلی استکی(چشمه)،شین بانو،روح اله سلیمی ناحیه،سامره حاجیان(مهربانی)،تکتم حسین زاده،پارسا عزیزی،اله یار خادمیان(صادق)
نقدها و نظرات
 جمعه ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۴۶
درود بزرگواربسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود موفق باشید 
 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۱۹
سلام شعر تریاک از استاد نصرت رحمانی به نقل از یکی از فضاهای مجاز«نصرت! چه می‌کُنی سر این پرتگاه ژرف با پای خویش، تن به دل خاک می‌کشی گُم گشته‌ای به پهنه‌ی تاریک زندگی نصرت! شنیده‌ام که تو تریاک می‌کشی. نصرت! تو شمع روشن یک خانواده‌ای این دست کیست در ره بادت نشانده است؟ پرهیز کُن ز قافله‌سالار راه مرگ چون، چشم بسته بر سر چاهت کشانده است! بیش از سه ماه رفته که شعری نگفته‌ای ای مرغ خوش‌نوا ز چه خاموش گشته‌ای؟ روزی به خویش آیی و بینی که ای‌دریغ با این همه هنر، تو فراموش گشته‌ای! هر شب که مست دست به دیوار می‌کشی از خواب می‌جهد پدرت، آه می‌کشد! نجوا کُنان به ناله سراید: «که این جوان گردونه‌ی امید به بی‌راه می‌کشد». دیشب «ملیحه»، دختر همسایه طعنه زد: «آمد دوباره شاعر بد نام شهر ما!» «مادر!... بس است... وای... فراموش کُن مرا. باید که گفت: شاعر ناکام شهر ما! مادر! به تنگ آمده‌ام از دست ناکسان دست از سرم بدار، نمی‌دانی چه می‌کشم دردیست بر دلم که نگنجد به عالمی این درد، کی به گفته درآید که می‌کشم» «نصرت! از آن مردم خویشی، نه مال خود زنهار! تیرگی زند راه نام تو هر گوش، منتظر به سرود تو مانده است! نصرت! شرنگ مرگ نریزد به جام تو!»  پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۵۲
سلام جناب سعادت نژاد چه زیبا و غمگین از مشکلات دختران کار/دختران بد سرپرست و بی سرپرست/دختران مظلوم و زجر کشیده دم زدید  بسیار به جا بود  پیروز و موفق باشید 
 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۰۸
با سلامی گرم در بدو ورودآمدم، خواندم من این زیبا سرود بر نشاندم مهر آن بر قلب خویش - - - - - - - - - - - - - - - آفرین بر شاعرش منتظر اورا به پای دفترم تا بخواند شعر من نقدش کند - - - - - - - - - - - - - - - یک ستارک چون که هستی، شاعری یک ستارک بهر این که آمدی، هم ناظری سه دگر، یا کسری از آن ها ز بهرِ نظم و وزن اندیشه وُ نقشِ خیال ****  پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۲۵
درود شاعر گرامي جناب آقاي سعادت نژاد . مضمون و پيام شعر را بسيار دوست داشتم و البته دوست دارم خود شعر نيز همپاي پيام شعر بسيار خودنمايي كند . با قدري تامل حتما چنين خواهد شد . قلم افكارتان چون خورشيد تابنده و گرمابخش .
 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۵۹
سلام و درود بر شما جناب سعادت نژاد شاعر ادیب و تواناچهارپاره بسیار زیبا و غمگینی خواندم... اشعارتون بیانگر ذهنی توانا و خلاق است قلمتان ماندگار
 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۰۹
درود جناب سعادت گرامی افکارتان واژه هارا بینظیر پشت هم ردیف میکنند از شاعران مورد علاقه من در این سایت هستید فقط باید گریست به حال چنین جامعه ای که شاعرش اینگونه از غم بگوید زنده باشید
 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۴۴
درود رضا جان شرمنده که یکم دیر اومدم سراغ شعرت شعرت دغدغه مند بود و پرداخت خوبی داشتی بیت تریاک و دوست داشتم ( مدیونید فکر کنید مفنگی ام  )بمانی به مهر و بسرایی از شادی ها و عشق
جمعه ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۵۰
با سلامی گرم همراه درودآمدم، خواندم مکرّر این سرود آفرین بر شاعرش « . . . حایِل چه اندک بین تن تا گُل فروشی بود وقتی که در خانه به روح او تجاوز شد . . . »  شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۰۱:۴۲
درود و صد درود اول از همه بی تعارف بگم که شکی در زیبایی و دلنشینی شعرتون نیست ولی مهمتر از اون هر وقت میبینم هنر میتونه باعث بشه که ما بتونیم جنسیت و کلیشه هارو کنار بزاریم ،درک کنیم و اونو اتعریف کنیم کلی کیف میکنم ، این یه پله پیشرفت تو انسانیته نه فقط نوشتن پس تبریک بیشترم بخاطر احساس و دغدغه تو شعره نه قافیه و وزن
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۰۱:۵۰
از اونجایی که من همزبون شمام و عاشق ترانه های لری ام چند روز پیش متوجه شدم که ترانه (ایطو نکن او پهلله زالت ) شما نوشتین ، من این آهنگو خیلی دوس دارم جسارتا شعرای لری بیشتری بگین و پخش کنین ، شاید حتی گستاخی و دخالت تلقی شه این درخواست ولی فقط چون دوست داشتم و استعدادتون نمایانه میگم ببخشید که پرحرفی کردم  موفق و سربلند باشید
 جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۵۹
چه دردیست حقیقتِ بیدار در شب هایِ تاریک و روزهایِ کوراز نورها
 پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۵۹
سلام و احترام جناب سعادت نژاد بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود درود بر شما شاعر دغدغه مند درود بر قلمتان
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
مهرداد مانا
ابراهیم هداوند
محمد رضا خوشرو (مریخ)
علی نظری سرمازه
سید هادی محمدی
مهدی انصاریان نصما 
محمد منصوری بروجنی 
نادر امینی (امین) 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
چهارپاره ی زیباییست و پرداخت خوبی دارد 🌺🌺🌺
خط سیر روایت منسجم و مربوط است
و مشخص است که با تعمق سروده شده.
بنده به ۳نکته صرفا اشاره میکنم و تصمیم با شماست بزرگوار
در آسمان حسرتش جا مانده از پرواز
در کلیت آسمان حسرت آسمان خوبی نیست و اگر از پرواز در ان جا بمانید بهتر است ،
منظور شما احتمالا چیزی شبیه به این بوده
در آسمان ِ حسرتش بی وقفه در پرواز
نکته دوم.در مورد فعل " نباشد " در مصرع ۸ است که گمان میکنم منظورتان " نگردد" بوده و اگر همان نباشد منظور است بنده معنی مصرع را متوحه نمیشوم.
نکته سوم.مصرع ۱۳
پیراهنش تنها دفاع کالبدش میگشت
بدلیل " کالبد" از وزن خارج است چون " کال" هجای کشیده است و اگر به صورت هجای بلند خوانده شود زیبنده نیست
و پیشنهادم برای بازنویسی مصرع ۱۷ است به گونه ای که " حایل" در آن نباشد و حتی " اندک"
وارد ذکر دلایلش نمیشوم
موفق باشید و زیبا بود 👏👏🌺