سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من هشیار نیستم!

        شعری از

        دانیال فریادی

        از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۰۳:۴۷ شماره ثبت ۱۰۴۱۹۷
          بازدید : ۲۷۷   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر دانیال فریادی

        علف های هرزه
        شاید...
        گناه هرزه گی ما را
        بر دوش می کشند!
        شاید...
        خاطرات شیرین م
        در خورچین قاطری پنهان است
        که نسلی از او برجا نخواهد ماند!
        شاید....
        احساسات م
        بر دوش شتران دو کوهانه 
        نمایش داده خواهد شد!
         
        تصویر کودکی ام
        در کاسه ی
        ضمیر ناخدا گاهم
         دست و پا می زند!
        یادم امد!
         
        بابای مدرسه
        زنگ اخر
        قوزه پشت ش بیشتر پیدا بود!
        موشک کاغذی
        که از شیشه پنجره ی کلاس  فرود اضطراری داشت
        ضربدار بر اینده ی من بود!
        وگجی که در دست معلم م منهدم شد
        گذشته ام را بر تخته سیاه رسم کرد!
        ومدادی که لای انگشتم شکست
        استقامت کور را در گوش من هجی کرد
        واکنون
        چشمان این مرد
        هنوز زیر دستگاه اکسیژن زنده است!
        با خاطراتی مسموم
        مردی
        شهبی پیری من
        اینک
        از کنار درختان خیس گذشت
        مغرور و سربزیر
        مردی دیگر
         در تاریکی
        فقدان مردانگی ش را پنهان   کرد!
        او
        خواب هزار ساله ی
        سرب های داغ را خواهد دید!
        هنوز سنگ های اسیاب 
        شب ها دندان قوروچه می کنند!
        وعطر خرزهره مشام خواب های مرا
        عطراگین...
        من هشیار نیستم!
        من هشیار نیستم!
         
         
        با تشکر
        دانیال فریادی
         
        با نقد خویش راهگشا باشیم
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۵۹
        درود بزرگوار
        جالب و زیبا بود خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۴۴
        خندانک خندانک خندانک




        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۱۲
        درود 🌺🌺👏👏
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۴۵
        خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۵۶
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شماشاعر گرامی
        شعرشما راز دل
        را برملا کرد
        بهار دوستان
        این باصفا کرد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۴۴
        خندانک خندانک خندانک






        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۶:۲۳
        سلام و درود دوست گرامی
        هنگام خواندن این اثر گاهی از لابه لای تخیلات بکرتان به بیرون سُر می خوردم .
        زیبا سرودید
        خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۴۵
        خندانک خندانک خندانک




        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۴۷
        سلام و درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۳:۲۷
        خندانک خندانک خندانک





        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
         صادقي(آپو)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۰۰
        درودها استاد عزیز ، زیبا و دلنشین قلم زدید ، خندانک لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ، دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۶:۰۵
        خندانک خندانک خندانک





        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۰۸
        سلام دانیال هنوز پر از تصاویری هنوز هم کوهی از خیال و معدن احساس اما متاسفانه هنوز هم در ایجاد اتحاد مابین این تصاویر تلاش نمیکنی
        راستی‌ دلم برایت تنگ بود خندانک
        دانیال فریادی
        جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۰۲
        خندانک خندانک خندانک





        خندانک خندانک
        فاطمه گودرزی
        جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۲۹
        درود بر شما جناب فریادی بزرگوار
        سروده زیبایی بود🌺

        اما جسارتا با اجازه می خواهم غلط املایی بگیرم

        در خط هفتم ، به جای خورجین
        خورچین نوشته اید

        خورچین =چیدن
        خورجین =جامه دان

        کتاب ناظم الطباء خندانک

        اگر چه در کتاب جای دیگر ی خورجین معنی می دهد اما از انجا که به لحاظ خوانش یکی می شود.
        خورجین کلمه مانوس تر و درست تری به نظر میرسد.
        و مخاطب را از شعر دور نمیکند
        در خط ۲۴
        نوشته اید
        خندانک 《 گجی 》 خندانک
        که بنده هر چه سایت های مختلف را سر زدم معنی آن

        بزی است که موهای فک پایینش قهوه ای است خندانک

        و کلمه درست گچی است .

        و مصداق همان گچی است که معلمها در زمان مدرسه در دست می گرفتند.
        و انچه که از سروده تان پیداست منظور شما هم همان گچ بوده
        مگر این که بنده به اشتباه متوجه شده باشم

        کمی شبیه خانم معلمها ی سخت گیر شد ببخشید .
        پایدار باشید و سرزنده خندانک

        این گلها نیز تقدیم تان خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۰:۲۷
        خندانک خندانک خندانک




        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3