پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
عشق ، شاید حسِّ یک طعمِ غریب
در دهانِ آشنای زندگی ،
یک مسیر تازه و
بسیار شورانگیز و زیبا
در دوراهیِّ سراب و آب باشد
عشق ، شاید حسِّ افتادن
میان توده ای از ابرها
در خواب باشد
عشق ، مانندِ تنفّس در دویدن
لیز خوردن روی یخ
در قله ای پوشیده از برف و
شبی بیتوته در یک قلعۀ مرموز ،
پیوندی ز حسِّ اضطراب و لذت است
عشق را با صد زبان
حتی زبان بلبلان
با لهجۀ پروانه ها،
از قول شمعی نیمه جان
در صد حدیث و داستان
تفسیر و معنا کرده اند
عشق را صد گونه
گاهی با نوایی ، ضربِ سازی
رنگ و آهنگی
گهی در قالبِ شعری
به شکل نقش یا متنِ بدیعی ،
درکِ حالی ، شرح و تفسیر زلالی
تابش نوری
و یا تصویرِ مبسوطی
هویدا کرده اند
آدمی را عشق ، چون آب و هوا
یک اقتضا و احتیاجِ مبرم است
عشق ، یک انگارۀ زیباست
یک ادراکِ پابرجاست
یک تلطیف در کیفیتِ احساس و
حالی مبهم است
میلِ بی پیرایه ای در جان و
تسلیمی نشاط انگیز
در ذهن و ضمیرِ آدمی است
عشق ، یعنی خواستن
انگیزۀ برخاستن
حظِّ وافر بردن از یک اشتیاق و
میل دیدن
با گذر از سنگلاخِ مرزهاست
میل ماندن ، جلوه ای از اشتها
تا پُر شدن از لحظه هاست
عشق ، عینِ عاطفه
شینِ شور و شادمانی
قافِ قلبی با محبت ، با صفاست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است