چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر سعید اکبری فرامندی (مسکین)
آخرین اشعار ناب سعید اکبری فرامندی (مسکین)
|
چنان کن که در وقت مردن
نباشد کارساز افسوس خوردن
به آغاز بین وقت رفتنت
نه آخرگذشت آب از سرت
خردمند مرگ را هر دم ببیند
نه بر سنگ گور عبرت بگیرد
مپنداری مرگ بهر دیگریست
اجل را ره در منزلت نیست
چنان گویمت آگاه گردی
بر این کهنه جهان دل مبندی
اگر روزی رسید مرگت سرانجام
همان است تو را پایان و فرجام
به سیم و زرت نیاید هیچ کار
به کردارت چه کردی توشه و بار
چو خواهی شوی جاودانه
به نیکی ماند نامت در زمانه
بکوش در این عمر مانده
بگیر دست ناتوان و درمانده
|
نقدها و نظرات
|
سپاس جناب استکی گرامی 💐💐💐 | |
|
شعر ما کار طبیبان می کند مرهم دل سوختگان می کند آنکه پند گیرد از این سخن خود دوای جانان می کند رباعی تقدیم استاد گرانقدرم جناب انصاری 💐💐💐 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آموزنده و زیبا بود