بعد ازتو

با واژه ها چکار میتوانیم بکنیم؟!
تا بحال فکر کرده ایم چرا این واژه ها در دست شاعری زیبا و در دست شاعری نه چندان زیبا به گوش میرسد؟
تمام نبوغ شاعران بزرگ کلاسیک سرا نه در شدت و مرتبه ی علمشان که در هوش و ذکاوت واژه گزینی خلاصه میشد و پاسخ به این سوال که چگونه بگویم که ناخوداگاه خواننده بگوید به به !!؟
آخر به چه گویم " هست" از خود خبرم چون " نیست"
وز بهر ِ چه گویم " نیست" با وی نظرم چون " هست"
حضرت حافظ
۱ کلمه نشانم دهید که نا ملموس باشد!
۱ نفر که حداقل سواد را داشته باشد نشان دهید که این بیت را نفهمد!
۱ نفر را نشان دهید که بگوید چون حضرت حافظ این بیت راساده گفته زیبا از آب در نیامده!
۱نفر ادعا کند که مفهوم ِ بیان شده در این بیت سطحی و دم ِ دستیست!
و این شعبده ی ماندگاریست!
از سهراب مردم چه به یاد دارند؟( چشمها را باید شست....)
از اخوان ثالث( هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...)
از حضرت سعدی( سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز)
از شهریار( آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا)
از احمد شاملو( روزگار غریبیست نازنین...)
و و و و .....

اگر بخواهید با کلمات شعبده کنید نیاز به هوش ِ واژه گزینی دارید و بانوی گرانقدری که غزل زیبایشان پیش روی من است دارای حد والایی از هوش ِ واژه گزینی هستند.
شد آخر ِ این ماجرا،رفتی وُ من بیتاب ماندم
حالا به جای ماه ِ رویت خیره در یک قاب ماندم
تعجب نکنید شاعر فقط یک بیت گفته ولی یک سریال ۳۰ قسمتی را در همین بیت برای شما خلاصه کرده،آن هم زیبا،سلیس،مختصر
۱.رابطه ای عاطفی تمام شده
۲.معشوق داستان رفته
۳.عاشق بیتاب است
۴. معشوق داستان، زیبایی ِ ماه را داشته
۵.عاشق هنوز درگیر است به دو دلیل( ۱ بیتابیش۲ خیره ماندن در قاب عکسی مشترک)

پاییز،صائقه ،سیل،برگ پاییزی،سرد،ساحل،موج
کلماتی هستند که شاعر برای انتقال رخوت و احوال نزار ِ شخصیت اول شعرش از آنها کمک گرفته و در حد قابل قبولی در تحقق هدف خود موفق بوده است.
در نهایت
بعد از هجوم ِ عشق تو چون طعمه در قلاب ماندم!

تمام رسالت وجودی یک طعمه رفتن به دهان یک ماهی و کمک به صید کردن آن است! ماهی آمده ،رفته،و طعمه هنوز در قلاب است!
شخصیت اول ماجرا آنچنان از دست خود ناراضیست که خود را به طعمه ای بی فایده تشبیه میکند.
البته این ماجرایست که ما از زبان خانم فرشید فر شنیده ایم،تا اینجا حق را به ایشان میدهیم منتها شاید آن طرف قضیه هم شخصی ایستاده و میگوید.......

سعدی چو جُورش میبری نزدیک ِ او دیگر مرو
ای بی بصر! من میروم او میکشد قلاب را!!!

به هر حال این را گفتم که حرفهای دو طرف را بشنوید بعد تصمیم بگیرید حق با کیست!!

درود بر شما بانوی گرامی و خوشحالم این سومین نظر بلندیست که در مورد اشعار زیبا و با کیفیت بانوان هنرمند سایت محترم شعر ناب مینویسم.