شنبه ۳ آذر
صدای گردو شعری از محمود فتحی چقاده
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ جمعه ۴ تير ۱۴۰۰ ۰۲:۲۴ شماره ثبت ۱۰۰۲۰۸
بازدید : ۱۰۱ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر محمود فتحی چقاده
آخرین اشعار ناب محمود فتحی چقاده
|
شخصی به گدایی گردو داد تا برایش دعا کند
گدا گردو ها را خورد و برایش دعا نکرد
آن شخص به گدا گفت گردو ها را خوردی و دعا نکردی
او گفت اگر گردو ها را برای خدا دادی ناراحت نباش
مطمعن باش خدا صدای گردو ها را شنیده است
ای خدا گردو صدا داشت و ناله های ما صدا نداشت
روزگار ما چنان سیاه شد که دیگر دوا نداشت
کار ها به دست کسی افتاد که هرگز خدا نداشت
|
نقدها و نظرات
|
درود بر اقای شهنی اندیشمند و دانا سپاس فراوان بر شما | |
|
جناب رضوی ضمن سپاس بر شما آن ها به ما وعده ی روضه ی رضوان دادند از شانس بد ما روز سیاه و عصیان دادند با این حال جناب رضوی یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور روسیاهی ها مانند زغال مانند و بس | |
|
درود بر شما بانوی بزرگوار ان شالله همین که میفرمایید خواهد شد | |
|
برادر گرامی گردو صدا کرد و ما در جهل به سر بردیم هر روز به جای نان به خانه ی خویش از خفت و خاری خبر بردیم سپاس بر شما | |
|
درود بر متقابل من به شما جوان بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثل همیشه
بسیار
زیبا
بود