سه شنبه ۲ بهمن
اشعار دفتر شعرِ ستاره شب شاعر زهرامیرزایی (ارنواز)
|
|
سلام بر تو ای خیال گم شده من...
|
|
|
|
|
***************************
|
|
|
|
|
تفاهم دنیای عشق و دیوانگی...
|
|
|
|
|
اقلیم آب و هوایت را دوست دارم
|
|
|
|
|
امشب از عشق تو افسانه شدم
در تب عشق تو دیوانه شدم
|
|
|
|
|
همان خونی
در درون رگهایم جاری شدی
|
|
|
|
|
غبار اندوه هایم را
در نسیم نفس های تو
پراکنده خواهم کرد
|
|
|
|
|
آهسته تر در آغوشم بگیر...
|
|
|
|
|
میخواهم با عشق تو
حصار دلم را رج به رج بچینم...
|
|
|
|
|
گاهی می توان همچو پروانه ای
برای گل دلبری کرد
|
|
|
|
|
کاش امشب می آمدی در خوابم...
|
|
|
|
|
چه عاشقانه
میان آیه های تقدیر دویده ام
|
|
|
|
|
بیا... باهم بر بگشایم
چون کبوتران عاشق
|
|
|
|
|
تو آسمون ابری دلم ، تو تنها ماهی به خدا
دوباره تو تاریکی هام ، میشی واسم یه قرص ماه
|
|
|
|
|
وقتی هوای اطرافم
از عطر گل های یاس پر می شود...
|
|
|
|
|
لبخندت جرقه ای
از شروع عشق هست...
|
|
|
|
|
دیگر در نبودت
حتی قناری ها هم
برایم طنین عشق سر نمی دهند...
|
|
|
|
|
بزن چنگی برین زلف پریشان...
|
|
|
|
|
دوست دارم عمری پناهنده باشم...
|
|
|
|
|
در پاییز دل من هر رنگ نماد عشق است
|
|
|
|
|
تو را در کدام واژه عاشقانه بیابم؟؟؟
|
|
|
|
|
امشب دوباره با خیالت چشمانم را خواب می برد... می برد به دنیای خیال تو...
|
|
|
|
|
دوست دارم...
زیر آسمان دلت بنشینم
وتو...
|
|
|
|
|
من دلم را به طوفان دریای تو زدم... تا مرا در امواج خود بگیری و در عشقت غرق کنی...
|
|
|
|
|
آری ، بیا تا بیاموزیم کرکس ها هم زیبا می خوانند...
|
|
|
|
|
می خواهم از تو بنویسم
از تو چشمه سار زندگی
|
|
|
|
|
عشق را موقعی باور کردم که لبخند را بر لبانم دوختی!
|
|
|
|
|
وقتی تو در کنارم هستی
ترنم شادی از لبانم همانند چشمه ای جاری می شود
|
|
|
|
|
صدای تو آرامبخش ترین ویولون برای سلو لهای مغزم هست
|
|
|
|
|
تو دریا باش و من موج خروشان
|
|
|
|
|
شراره چشمان زیبایت
شهد لب های مهربانت
|
|
|