جمعه ۲۲ فروردين
اشعار دفتر شعرِ سپیدانه شاعر مرضیه قدسی
|
|
چقدر بيرحمانه باران
با شلاق قطره هايش
انتقام نباريدنش را
از چشمانم مي گيرد
|
|
|
|
|
موج خنده هايم
غرق مي كرد تمام غم هايم را
حالا
لبانم تشنه تر از آنند كه
ل
|
|
|
|
|
بخوان تمام احساست را...
تا رقصی کنم میان آغوشت
|
|
|
|
|
ﺑﺎﺯ ﺩﻟﻢ ﺳﺎﺯ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻮﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﺩ ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﻫﻨﮕﺶ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﻨﺪ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﻫﻨﮓ ﭘﺮﺳﻮﺯ
|
|
|
|
|
خودت نیستی در کنارم یادت لم داده کنج خیالم دراز کرده پاهایش را بر روی اعصابم
|
|
|
|
|
یادم هست در کودکی وقتی آدامس به موهایم می چسبید راهی برایم نمی ماند جز چیدن آن حال خ
|
|
|
|
|
قندیل بسته احساسم چله تابستانه نیازش نیست گرمی آفتاب بهار عشق میخواهد تا دوباره شکوفه کن
|
|
|
|
|
در برهوت دلم قدم بگذار نترس از این سکوت وهم انگیز صدایم کن نرم و آرام ها کن این احساس یخ کر
|
|
|
|
|
درختان این حوالی همگی کهنسال و پیر حسرت کش و چشم انتظار جوی آبی زلال پای آنها جاریست
|
|
|