سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

پنجشنبه ۱۱ بهمن

صفحه رسمی شاعر طوبی آهنگران


طوبی آهنگران

طوبی آهنگران



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۳۷

برج تولد:

جوزا

گروه

:
عمومی

جنسیت

:
بدون اطلاعات

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
شیراز

علاقه مندی ها

:
به شعر و داستان

امتیاز

:
۳۹۱۶۴
تا کنون 882 کاربر 7201 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
به نام انکه اندیشه رآ بر انگیخت از من عکس می گذارم تخلص سرو عر فان یا شمع خواموش ومن در ضمیر خود چیزی را احساس می کنم که از شعر هم فراتر است وتخلص در شعر و سکوت اگر نمی توانی. فریاد بزنی سکوت کن سکوت تو را زنده نگه. می دارد در سکوت هیچ اضافه. ای نیست خاموشی بلند ترین صدا است اندیشه ی نو جسجو در واژه های اسرار آمیز خداوند را چو . آفتاب درخشنده و درخشنده. ای در دل انسان می دانم به واسته. عََشق زندگی را طالب. می شوم و گردکار کرد از فلسه ی خلقت روح چیست چرا همیشه به دنبال گم شده ای می گردد خبر از طر یق الهام قلبی و باور هایی که از راه گفتار نا خدا گاه به زبان می آید و خداوند را چو .نور متلق و مو جودی نزدیک در دل هر. انسان می بینم که طالب. زندگی می شود بین انسان و خداوند ارتباطی است که هیچ کس خبر ندارد هر بشری به طور خواصی. با خداوند ارتباط دارد اگر حکومت خداوندی. و حب لذت. نبود هیچ کس به خودش زحمت نمی داد که زندگی بسازد پیام خداونددر بعد. تولد در دل انسان درج می شود این الهام انسان را نا خدا گاه به سمت زیستن بودن داشتن می کشد انسان به فهم و شعور که می رسداین احساس. هم بالق. می شود باید و نباید ها را می فهمد الهام اورا به سمت درخشیدن که همان زات است می کشد دشمنی و تبا هی را می فهمد چرا تن می دهد ان هم نفسی است که باز در خود انسان رشت می کند که اگر سر کوب نشود آتش می شود. شاید . سوزانده هم باشد دنیا به ما اموخت که ظلم پایدار نیست زمین از ان انسانهای عادل و درست کار است و انسانهای صاله وارسان زمین هستند می دانیم که جهان در پرطو عدل ساخته شده است و این هم می دانیم که پرورد گار عالم پادشا ه ان است و این را هم می دانیم هر چه در این جهان است تعلق به خودش است و این شعر ببین افسانه ی ققنوس سر گشته که در اتش حسرت می سوزد دوباره زاده گردد از خاکستر خود‌‌‌ ّبه تغییر نتوآن داد در عمر توان تغییر داد چگو نه بود عمر ای عشق ای معجزه غوغا ای دیدده بدان وای از روز ندیدت وای از مکافات عمل روز ی ازمن خواهی گفت روزی که در آیینه ها باشم از من خواهی شنید روزی روزی که در سینه ها باشم روزی خواهی به من فکر کنی که چه طور زیستم چطور از رنجها گذشتم زندگی من همه تلخ بود باور می کنی کسی را حا می نداشتم باور می کنی چون مثل آتش بودم دود داشتم مثل کوه بودم تکان نخردم مثل باران بودم برای کودکان گاه گاهی شکستم خودم را تر میم کردم و خاکستری از من باقی ماند خاکسترم را با فوت به فضا دادند باز کمی ماند با همان کم سر گرمم تا به کی باد ببردخاکسترم ّبه خاک

اشعار ارسال شده

مهجوران شعری از طوبی آهنگران از دفتر دفتر شعر طوبی نوع شعر غزل

گفتم ای زاده نرگس باز نمادیده خندان ز ما زچه پوشیدی چهره زیبا به گلستان ز ما به امید وصل همه تلخی  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۵۲۶ در تاریخ ۲ روز پیش    نظرات: ۴
زلف قلم شعری از طوبی آهنگران از دفتر دفتر شعر طوبی نوع شعر غزل

اگرزلف قلم خونابه دانی که شعرتر به آب دیده میخوانی رسدگر موسم جودت عبودیت زمن کارنامه میخوانی الا  ...
این شعر را ۱۹ شاعر ۶۰ بار خوانده اند.
محمد باقر انصاری دزفولی ، محسن گودرزی ، مسعود مدهوش( یامور) ، محمد اکرمی (خسرو) ، طوبی آهنگران ، فرامرز عبداله پور ، شیدا بیان (فریاله) و ۱۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۳۵۳۶۵ در تاریخ ۸ روز پیش    نظرات: ۲۰
مطیع شعری از طوبی آهنگران از دفتر دفتر شعر طوبی نوع شعر غزل

یا رب ز سر تا به زبان گردم مطیع تو عیان عشقت به دل جاری کنی روحم بری سرو روان آ ن در که بستی باز  ...
این شعر را ۱۵ شاعر ۲۸ بار خوانده اند.
منوچهر فتیان پور (راد) ، سید محسن نصرالهی ، محمد باقر انصاری دزفولی ، طوبی آهنگران ، محمد اکرمی (خسرو) ، فرامرز عبداله پور ، شاهزاده خانوم و ۷شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۳۵۳۳۲ در تاریخ ۹ روز پیش    نظرات: ۱۴
ماه گلشن شعری از طوبی آهنگران از دفتر دفتر شعر طوبی نوع شعر غزل

زین گلشن که مستی می کند گل بجز سلطان نمی بینم و زان سوسن و از خم بجز باران نمی بینم خم زلفش نظردا ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۲۳۰ در تاریخ پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ ۱۳:۵۷    نظرات: ۱۰

به خاک گفتم در سینه چه داری گرفتی کینه بر من بگفت رد باران بگیری به گوهر می‌رسی در دام بر من بگفت ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۱۹۹ در تاریخ ۲ هفته پیش    نظرات: ۱۶

مجموع ۲۹۵ پست فعال در ۵۹ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر طوبی آهنگران


پری وقتی صحبتش تمام شد خدا حافضی کرد من هم به کابه آمدم بعد از سرف شام افرا گفت از فردا کاری را شروع کن گفتم کجا با دستش چراغی که در منزلی از دور روشن بود به من نشان داد گفت از فردا در این مرزعه به کا
شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۱۱    نظرات: ۰

چو خورشید به عالم نذری اندازد 
نوری دیگر به هر دیده بتازد 
که بلبل صبح گاه صوتی نوازد 
که شبنم تر کند چشمان نسرین 
زآن سوسن که عاشق بود 
بی تمنا میدهد
پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۳:۵۱    نظرات: ۲

شبی دیگر آمد و ستاره گان به دیدار زمین 
و فلک به دیدن پروین 
افرا سر صحبت را باز کرد دل تنگی داشت بله جناب صوفیان من هم از مردم عشقم در کودکی پدر را از دست دادم بعد پدر من گوسفندان
شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ۰۳:۴۷    نظرات: ۵

من در مرزعه قاضی کار میکردم قاضی دیگر برای بردن میوه های باغ با شهباز شوهر مهر نئا می آمد من دلم میگرفت ولی باید صبر می کردم یک یک روزکه پدر مهرنیا با شهباز برای بردن قلات آمده بودند کارشان به شب کشید
پنجشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۹ ۰۳:۵۵    نظرات: ۰

عصربود که قاضی به مر زعه آمد و با عجله مقداری میوه از باغ چید و به منزل باز گشت پیش من نیامد و صحبتی هم نکرد فهمیدم که از قضیه خواستگاری ناراحت است من هم به خانه آمدم از مادرم پرسیدم آیا الت ناراحی قا
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۲۷    نظرات: ۴
مجموع ۶۶ پست فعال در ۱۴ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
3