دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر محسن ابراهیمی اصل (غریب)
آخرین اشعار ناب محسن ابراهیمی اصل (غریب)
|
می شد مگر از ساحل مرجانیت گذشت
از چشم های قاتل وشیطانیت گذشت
می شد مگر از لابه لای آن عتیقه ها
از موهبت دیدنِ پنهانیت گذشت
از رقص گیسوان سیاهی شبیه شب
از سایه بان چتریِ پیشانیت گذشت
از لذت لب خوانیِ دیوانه وار من
از خنده هایِ حین سخنرانیت گذشت
هرگز نشد و هیچ نخواهد شود از آن
سیمایِ چو مه،روشن ونورانیت گذشت
محسن ابراهیمی
|
|
نقدها و نظرات
|
درود برشما ادیب گرامی بنده نیز دلتنگ ونیازمند این فضا بودم سپاسگزارم از حضور شما | |
|
درود برشما درست می فرمائید یکی از دلایل برگشتن من بعد از مدتها آموختن از شما بزرگواران است خصوصا که در زمینه ی وزن مشکل داشته و دارم که حتی با تهیه کتاب ومطالعه رفع نشد بنده از وزن های فعلن وفاعلن و...تقریبا چیزی متوجه نشدم و هرچه هست و می نویسم آهنگی است که بعد از سالها نوشتن وممارست می توانم به رشته قلم آورم و همچنان به دنبال رفع این مشکل هستم...سپاس از تذکر و همراهی شما گرامی | |
|
درود بر شما گرامی سپاس گزارم از حضور و همراهی شما | |
|
سپاس از دلگرمی و تعریف شما | |
|
سپاسگزارم گرامی خوشحال شدم از تعریف شما درود.... | |
|
درود بزرگوار بنده هم این بیت را خیلی دوست دارم سپاس از دقت نظر شما | |
|
سپاسگزارم بانو...درود برشما | |
|
درود برشما سپاس از حضورتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعر ناب خوش برگشتید
سروده زیبایی را هدیه آوردید
موفق باشید