پنجشنبه ۱ آذر
یادم دادی شعری از ابوالفضل گیلانی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۴۱ شماره ثبت ۹۸۰۷۶
بازدید : ۱۶۰ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر ابوالفضل گیلانی
آخرین اشعار ناب ابوالفضل گیلانی
|
تو روحمو میکردی آروم
تو حکم میدادی به بارون
که بترکونه غمامو مثل باروت
خورده هاشو جمع کنه با جارو
تو خیلی چیزارو یادم دادی
تو منو کردی یه آدم عادی
یاد دادی دور بشم از عالم مادی
یادم دادی ترک کنم عادتای واهی
تُو شب تاریک من تو مثل ماهی
توی اقیانوس چشمام ماهی
توی هر سال من هر ماهی
دوست ندارم بری هر جایی
یادم دادی قوی باشم بجنگم
برم جلو از هیچکسی نترسم
یادم دادی عاشق شم
دیگرانم به عشقم عاشق شن
شورمو تو شیرین کردی
حالا بگو قیمت عشقت چند
نمیخوام بگیرم از این قصه پند
دوست دارم خودم قصه شم
هزینه اش چقدره خودم میدم قسطشم
تو تاریکی مثل شب
نور میدی بهم مثل شمع
ندیدم اصلا تو زندگیم مثلشم
بگو کی عشقو میفهمه مثل من
بقیه هستن تو این راه نصف من
نرو پیششون حتی اگر شنیدی اسمِ من
تو یادم دادی با دلم بخندم
به بَدی و نفرت چشمامو ببندم
یادم دادی هنرمو حفظ کنم
با هنرم همه رو طلسم کنم
همه چی رو با نگاه عمیق ببینم
یادم دادی روح نوازشو حس کنم
یادم دادی همه رو درک کنم
یاد دادی اخلاقای گندمو ترک کنم
تا دیگران منو ترک نکنن
یادم دادی مشکلاتو خودم حل کنم
تو هستی برام یه دشت پر از گل
منم هستم یه خشم پر از تو
وقتی نیستی خیلی پُرَم چون
ناراحتم از هر کی میخوای سوال کن
بیا با بودنت نقش منو پر رنگ کن
بلاخره اومدی چشمام پر رنگ شد
بیا قلبمو از زندگی پُر تر کن
توی گرمای بدنت پختم اوف
یادم دادی که یاد بگیرم
این محبتات هیچوقت از یادم نمیرن
یادم دادی از یاد ببرم
من فرق کردم الان یه آدم دیگم
یادم دادی راحت ببخشم
حتی اگر منو اصلا نبخشن
یادم دادی عمیق نفس بکشم
حتی اگر نیاد یه خواب راحت به چِشَم
بازم دوست دارم طعم عشقو بچشم
دوست دارم نقاشی یاد بگیرم
تا یه روز نقاشیتو بکشم
دوست دارم همیشه مال من باشی
بدون تو این حال خوب من پاشید
تویی که میکنی آفَتای دلمو سم پاشی
پس باید همیشه فقط سهم من باشی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر احساس بود
موفق باشید