شعرساز

درود بزرگوار
غزلی ناب و زیبا بود
موفق باشید

درود جناب صادقی عزیز
شهادت ام ابیها
حضرت فاطمه زهرا
تسلیت باد

درود بر شما قلمتون مانا

درود فراوان
بر شما
بسیار بسیار
عاااااالی

قلمتان توانا

سلام
بازم غزل زیبایی از سعید دوست داشتنی و مهربان

درود برشما جناب صادقی .بیدل. عزیز و
گرامی
بسیار عالی وزیبا بود
موفق باشید

درود جناب بیدل
زیبا سرودید
برگ زندگیتان همیشه سبز

درود بی پایان بر شما جناب بیدل عزیز
اینبار غزلی متفاوت خواندم از قلمتان
و البته زیبا به مانند گذشته
شاد باشید و سلامت
در پناه حق

سلام سعید جان:
ببخش کمی دیر پای دو سروده قبلیت خط خطی کردم البته چند وقتیست تو فعالیتت بیشتر شده و همین حضور دوستان خوبی چون تو باعث میشود هر روز سری به سایت بزنم. و اما غزلت:
شروع و نگاه متفاوتت را دوست داشتم. کنار آمدن و همراهی با تقدیر کار عاقلانه‌ایست.
بیت دوم یاختن را خوب آمدی و از آن لا بلا ها بیرونش کشیده‌ای، ولی مصرع اولش جای کمی حرف دارد:
کاروان یک یک قضا ها پشت در ها می گذاشت کاروان خود مجموعه‌ایست و سر کاروان و در اینجا ساربان زیباترش میکند
ساربان یک یک قضا را پشت درها میگذاشت.
بیت۳ خوب است بیت چهارم واژه پسوند اشتباه نوشتاری رخ داده.بیت۵ موردی ندارد و بیت آخر هم بعد از واژه شیرین بنظرم تک هجای حرف ش از قلم افتاده است.
در کل غزلت و نگاهت زیبا بود هر چند میشد قوی تر هم کار کنی.

سلام شاعربزرگوار
قلمتون سبز
به مهارتی شاعرانتان
هزاران درودباد

سلام
به به بسیار زیبا قلمتان نویسا در پناه حق سلامت باشید

درود بر شما برادر ادیب و بزرگوارم

درود بزرگوار
غزلی ناب و زیبا بود

درود بر شما زیبا ست

سلام جناب صادقی بسیار زیبا
دستمریزا

درود زیبا بود