🌸طاقچه طاقت🌸

سلام
یکی از آرایه های پر کاربرد در شعر سپید لف و نشر است
چنان که با استفاده ی بجا ارتباط عمودی افقی اثر به خوبی حفظ می شود
لف به معنای پیچیدن و نشر بازکردن کلاف این کلمات می باشد
به گونه ای که ابتدا یک یا چندین کلمه وارد شعر می شود
بعد به توضیح یا ارتباط با دیگر واژگان می انجامد
چند نمونه لف و نشر خوب در این چامه ی به واقع شعر را باهم می خوانیم
باران چشمه ی اشک
دلیل باران نگاه رهسپار شدن مسافر
و تعلیق داستانی که به پایان کوبنده و تمام قد چکامه میرسد.
موارد ذکر شده فقط تعداد اندکی از جاذبه ی این آرایه هستند.

بقیه ی شعر هم ولی گفته های گویای خودش می باشد

و در آخر هم از شیخ السحر متشکراتم که لایق دانسته اسمم را پای اثر ارزشمندش درج کرده
هرچند آمدن نامم کنار آن دوبزرگمرد چیزی جز شرمندگی برای من ندارد از بس خواستنی و واژگان شان متفکرست
پایان کلام استاد خودتی😁
نوشابه های زمزم هم برای خودت
😄

سلام
وقت بخیر

اثری در باطن خوش است و در ظاهر خوب، و چرا ظاهر عالی نیست از دید حقیر لحاظ نکردن این سه نکته
اول اینکه، بکارگیری بیش از اندازه فعل که کمی با اثر از در لجبازی درآمده
دوم اینکه، اثر از کمبود نگاه دیالکتیکی و فرمالاسیون رنج می برد، و از باندی که شعر آنجا باید خوشتر نشیند دو سه جا بیرون زده،
و سوم اینکه کمی اثر به متن طعنه می زند

خداقوت، به امید توفیقات روزافزون شما

درود بانو غزانی
بسبار زیبا بود البته گفتنی ها را گفته اند و شاخص ها را هم چیده اند

فقط دو نکته که امیدوارم تکراری نباشد در این حجم انبوه پیام ها که صفحه ات را به نور مهربانی و نقد روشن کرده

اول) استفاده بهینه از ظرف زمان:تا وقتی به مقصد غفلت
چمدانت را میبندی
واژگان را پشت سرت بریزد(واژگان اب شدند و ریختند پشت سر مسافر، استعاره از گریه)

قبل از این سه سطر زمان گذشته بود به یکباه زمان تغییر می کند که البته خیلی هم اشکال ندارد

دوم) پروانه ی پندار
در بوسه ی شمع
جان سپرد

بسیار عالی بانو، قلمتان همیشه بهاری

بماند به یادگار

با اجازه مدیران تیک نقد را می زنم