سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        قاعده را بر هم خواهم زد

        شعری از

        سعید صادقی (بینا)

        از دفتر حماسی هایم را نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۰۱ شماره ثبت ۹۲۳۷۶
          بازدید : ۸۰۵   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ایستاده ام 
                     میانِ
                  دوزخی سرکش
         
                 شراره ها 
                      پناهم را میخواهند
                     و
                    آرام شدگان
                              پناه گاهم را
         
                                          مانده ام
                                              مدفونِ در
                        برزخِ هوس بارشان 
                                           بی گناه
                        
                                  تنهایی
                                تشبیه است
                                  یا 
                                تنبیه؟!
         
                                جهنم؟
                                  بهشت؟
         
                قاعده را
            بر هم خواهم زد 
                   روزی دیگر
                       تا فاصله
                              معنایش
                              درهم آمیز شود
         
        و بیدل نیز ... .
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود
        انسان ها گاهی و یا شاید همیشه حیران و سرگردان میشوند
        یکی در غرور خودش دیگری در سایر امور دنیوی،یکی اخروی دیگری در وادی عشق و غیره
        بانو شیخ محمدی نظرشان را مرقوم نموده اند
        اگر جای شما بودم از ایشان تشکر می نمودم
        در سایت وزین شعر ناب احترام بانوان شرط است
        خرم و خوش باشید خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۳۸
        سلام و عرض ادب و احترام
        خدمت جناب چشمه ی عزیز
        و بزرگوار خندانک

        در جایی از متن خودم نشانه ای از بی احترامی نمیبینم.
        اما تذکر چرا. درک میکنم که ایشان از سرِ دلسوزی این مقدار بنده را واکاوی میکنند اما این مهم وقتی معنا دارد که طرف مقابل راضی به این کار باشد و ایشان نیز بر این کار آگاه باشند و از همه ی اینها مهم تر در یک فضای خصوصی نه در منظر عموم.

        همه ی اینها را که جمع کنید تذکر بنده ناگزیر بود در شرایطی که قرار گرفته بودم وگرنه قلبا احترام خاصی برای ایشان قائل هستم خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۱۹
        درود دوست عزیز
        تشکر از محبت شما
        بزرگواری فرمودید
        جسارت کمترین را عفو بفرمایید
        موفق باشید خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۰۹
        خندانک مانا باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۱۱
        تنهایی
        تشبیه است
        یا
        تنبیه؟!
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۰۳
        درود بر شما خانم عجم بزرگوار
        خندانک به مهر خواندید خندانک
        سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد راد
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۶:۱۳
        شعر زیباییست
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۶:۵۴
        ممنونم خندانک
        رسول علی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۲۷
        سلام سعید نازنینم
        زیبا بود و دلنشین روایتی از ایستادگی و تلاش انسانها برا ی خواستن و توانستن
        قاعده را
        بر هم خواهم زد
        روزی دیگر
        تا فاصله
        معنایش
        درهم آمیز شود
        ماناباشی و بتابید به مهر و روشنایی خندانک خندانک خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳
        سلام بر رسول لطافت ها
        سلام بر رسول نوستاژیک های از یاد رفته
        چقدر آخرین مطلبت دلنشین بود

        خیلی لطف کردی
        و این شعر را با نگاهی
        متواضعانه دیدی رسول عزیز خندانک

        ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۵۶
        ایستاده ام
        میانِ
        برزخی سرکش

        شراره ها
        پناهم را میخواهند

        سلام و درودها،ان شالله ازین برزخ به بهشتی سرسبز رهنمون شوید🙏🏻🌺🌺
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۰۰
        سلام و عرض ادب

        پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت
        نا خلف باشم اگر من به جوی نفروشم

        زنده و پاینده باشید خانم کاسیانی خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۲۶
        سلام و عرض ادب
        به شخصه انتظار بیشتری از این صفحه دارم. حالا چرا؟
        برزخ اساسا حائل است
        بنابراین در نسخه قبلی ترکیب برزخ انتخاب بسیار زیبا بود
        در آن نسخه حرف از بهشت و جهنم آمده بود و توضیحاتی که جنس انتخاب را تعیین می کرد یعنی انتخاب میان بهشت و جهنم است
        به زعم من، مطلق گیر افتادن در انتخاب قدرت شعر را بالاتر می برد تا اینکه آن را منحصر کنیم به انتخاب بهشت یا جهنم که بالطبع مفهوم شعر را محدود کرده ایم.
        در این نسخه آمده برزخی سرکش
        باز فکر می کنم ترکیب دوزخ سرکش یا دوزخی سرکش دقیق تر و بهتر هست
        همچنین من فکر می کنم ایجاز یکی از عناصر کلیدی است که تاثیرگذاری یک شعر سپید را می تواند بطور شگفت انگیزی بالا ببرد.
        بهمین خاطر فکر می کنم این شعر می توانست با تعداد واژه های کمتری بیان شود در عوض می توانست انبساط مفاهیم بیشتری را شامل شود
        و البته این را هم اضافه کنم که هیچ دو نفری نیستند که کاملا هم عقیده باشند وگرنه تفاوت ها بوجود نمی آمد و ما همه شاعرانی مثل هم می شدیم. بنابراین بیشتر به جای اینکه قلم شاعر را متاثر کنم سعی می کنم همراهش باشم
        و بگویم دست مریزاد
        قلمت زرنگار خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۴۰
        سلام مهدی عزیز
        بله از آنچه که بود تا رساندن به اینی که هست تغییرات زیادی دادم اتفاق جالب این بود که خواستم خودم بنویسم و جالب تر اینکه تو هم این را میخواستی. یادمان نرود تا از من در سپید سرایی فاصله ها داری پس بسیار منطقی هست که پایم در پیمودن هم سرعت با تو نباشد. ولی اینکه می آیم و امید محور کارم هست نکته ی کلیدی و ارزشمند من است.

        در مورد دوزخ عجیب است که واقعا میخواستم یکی از برزخ ها را تبدیل به دوزخ کنم البته بر عکس حرف تو برزخ دوم را در ذهنم داشتم، اما الان مرددم. در موارد دیگر هنوز جای کار دارم

        این را بدان که نقد و شکافتن ساده و دم دستی برایم خیلی راهگشاست من ادبیات نخواندم لیسانس ای تی هستم برای همین ممکنه فکر کنی خیلی از مسائل دم دستی نیاز به باز گویی نیست، اما اشتباه است

        از لطف دوستانه ات کمال تشکر را دارا هستم خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۲۱
        سلام مجدد و عرض ادب
        اول اینکه نسبت به این جانب لطف داری و این از لطف شما و نگاه زیبای شماست که اشعار سپیدم را زیبا می بینید.
        در شعر باید تا حد زیادی هر واژه ای درست سر جای خودش نشسته باشد به گونه ای که خیلی سخت بتوان واژه ای را با واژه ای دیگر تغییر داد یا شعر را کم و زیاد کرد و همچنین هر شعر در نوع خودش باید یک حس اقناع به شاعر دست بدهد و یک رضایت نسبی برایش حاصل شود تا آن را منتشر کند.
        اتفاقا برزخ دوم را هم از نظر گذراندم و فکر کردم. اساسا برتری هر تشبیهی را وجه شبه تعیین می کند هر چه این وجه شبیه بین دو پدیده بیشتر باشد، تشبیه قوی تر و فوق العاده تر و قابل تامل تر است.
        هوس هم از این منظر که حالت تذبذب دارد و فراز و فرود و نوسان
        آن چه هوس را به دوزخ پیوند می دهد تبعیت از هوس است نه صرفا خود هوس
        بنابراین به نظر من هوس با برزخ سازگارتر است تا دوزخ

        یک نکته که به ذهنم می آید این است که صرفا به اشتراکات آوایی دو واژه بسنده نکنیم بلکه عمیقا دنبال پیوند معانی واژه ها باشیم بعنوان مثال
        تنهایی تشبیه است یا تنبیه؟!
        اشتراک آوایی تشبیه و تنبیه قابل درک است اما از نظر استفاده از واژه تشبیه چه توجیهی دارد، بعنوان یک مخاطب سردرگمی خودم را اعلام می کنم. این سردرگمی می تواند ناشی از عدم فهم صحیح شعر توسط من مخاطب نوعی باشد یا نشانه نارسایی در شعر باشد
        شراره ها پناهم را میخواهند و آرام شدگان رام شدنم را
        اشتراک آوایی آرام و رام قابل درک است اما برقراری ارتباطی بین شراره ها و آرام شدگان که توازن این عبارت را برقرار سازد از منظر من مخاطب قابل درک نیست
        به میزانی که این ادراک برای مخاطب قابلیت لمس پذیری بیشتری داشته باشد ارتباط با شعر و احساس شاعر قوی تر صورت می گیرد و شعر موفق تر و موثرتر خواهد بود
        حالا این نقطه نظرات می تواند متفاوت باشد، اشکالی هم ندارد. شاید بیانش بی فایده و خالی از استفاده نباشد.
        درودها رفیق. قلمت ماندگار
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۲۸
        و یک نکته دیگر اینکه من هم شرطه ام برق هست مهندس، اتفاقا مهندس ها از خود ادبیاتی ها بیشتر شاعرند. خندانک
        با عرض پوزش از اساتید ادبیات و زبان فارسی
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۳۰
        رشته خندانک چقدر غلط تایپی زیاد میشه با گوشی، راست میگن املای نانوشته بدون غلط هست خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۳۷
        شرطه؟
        خخخخ

        نکات بسیار خوبی رو بهش اشاره کردی

        اما در مورد تنهایی تشبیه است یا تنبیه؟
        خیلی ساده است

        بگذار یک مقدار کشف را ساده تر کنم

        تنهایی تشبیه توست
        یا تنبیه توست ای خدا

        من یک توست ای خدا را حذف کردم تا مخاطب آنرا کشف کحد
        و اما

        دیگر مطالب خوب باید در موردش فکر کنم تا آنچه که نهایت امر توانستم تغییری صحیح دهم. دوستی اگر لازم دید از ایده ی او استفاده خواهم کرد.
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۲۰
        درود رفیق، پس ناخواسته به یکی از نقاط اوج شعر اشاره کرده ام خندانک
        گلی برای گل خندانک
        روزهایت به شعر خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۷:۰۵
        شرطه؟ آخه!؟ خندانک

        خخخ

        زدی به هدف
        دیدی ناخواسته زدم ازت جلو
        توی یک جا خندانک

        فدات رفیق گل خندانک
        جات اینجاس خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۲۵
        کوچکتیم رفیق خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۲۲
        زنده باشی خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3