يکشنبه ۲ دی
دوری و دوستی شعری از پوریا بیگی
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۱ ۱۱:۳۳ شماره ثبت ۸۸۵۵
بازدید : ۵۷۱ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب پوریا بیگی
|
منو نشناختی مسافر
شدی از دلم فراری
تو سرت هوای کی بود؟
واسه کی چشم انتظاری؟
بعد یه عمری رفاقت
حالا دستات چرا سرده؟
چشمای سیاهت انگار
دنبال یکی می گرده!
چرا باز بریدی از ما؟
پا گذاشتی رو گذشته
گفتی که دوری و دوستی
هر کی رفته برنگشته
از کنار عشق پاکم
چرا آسون تو گذشتی؟
صبح یه غروب غمگین
کاش می شد که بر می گشتی
هنوزم رو ساحل دل
رد پایی از تو مونده
عطر اون روزای آبی
منو دنبالت کشونده
من تو رو قسم نمی دم
به گل و باغ و ستاره
اگه خواستی جون پناهی
آغوشم بازه دوباره
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.