دیده ای یار کجا و دل بیمار کجاست؟
دل بشکسته کجا و سر تیمار کجاست؟
هردو در حال پریش و نگران از فردا
عشق در فکرفرارو دل بیدارکجاست؟
عاشقان سرخوش و مست به تفکر پیروز
گاه میپرسی از آنان دل هشیار کجاست؟
هریکی از دگری در پی شیدایی و وهم
که فراری بدهند، دل غمخوار کجاست؟
عاشق اندر پی عشق و عشق هم در پی او
هردو در فکر هم اند، دل گرفتار کجاست؟
آنچه در اخر این بند و بلا فهمیدم
که هنوز نوسفرم، حیرانم ، دل حضار کجاست؟
بسیار عالیست
چون اجازه ی نقد داد ه اید با ادب و احترام عارضم که دراین غزل زیبا وخوش ریتم و قافیه اشکالات وزنی در برخی از مصراعها موجود است که نظر شریفتان را جلب مینمایم
مصراع اولتان از نظر وزن سالم است باوزن
(فاعلاتن / فَعَلاتن/ فَعَلاتن/ فَعَلن)
حالا مصراعهایی مشکل وزنی دارند
1-دل زخم خورده کجا و سر تیمار کجاست؟ واژه ی (زخم) مشکل ایجاد کرده است به جای آن مثلا ( بشکسته )بگذارید ( دل بشکسته کجا و سر تیمار کجاست)
2-عاشقان سرخوش و مستند در تفکر پیروز ( در تفکر ) مشکل ایجاد کرده است
با کمترین دخالت در کلمات تان می توان آن را این گونه تغییر داد
( عاقان سر خوش و مست و به تفکر، پیروز)
3- وقتی میپرسی از آنان دل هشیار کجاست؟ واژه ی (وقتی) اضافه وزن دار کافیست فقط به جای آن
واژه ( گاه) را بگذارید
( گاه می پرسی ازانان دل هشیار کجاست ) یا بفرمایید
= ( که بپرسی تو ز آنان دل هشیار کجاست )
4-که فراری بدهند هرچه غم ودل غمخوار کجاست؟ واژه های ( هرچه غم)
کاملا اضافه اند در وزن
( که فراری بدهند و دل غمخوار کجاست )
** همین جا عرض کنم بنده فعلا فقط از جنبه ی فنی مصراعهای معیوب را ویرایش میکنم و فعلا کاری به از هم گسیختگی معنایی ندارم
5-عاشق اندر پی عشق و عشق هم در پی او-- مثلا میتوانید بفرمایید
( عاشق و عشق به دنیا همگی در پی یِ هم)
6-هردو در فکر گرفتاری و بند، دل گرفتار کجاست؟
مثلا میتوانید بفرمایید
( هر دو در فکر گرفتار و گرفتار کجاست ؟)
7-آنچه در اخر این گیر و گرفتاری و بند فهمیدم -- میتوانید بفرمایید
( آنچه در آخرِ این بند و بلا فهمیدم )
8-که هنوز نوسفرم، حیرانم ، دل حضار کجاست؟
میتوانید به نوعی ( ردالمطلع ) نمایید و بفرمایید
( که ندانم دلِ بیمار کجا ، یار کجاست ؟)
مجدد در پایان عرض میکنم بنده با کمترین تغییرات در واژ ها ی شما مشکلات وزنی را مرتفع کردم والبته از هم گسیختکی معنایی در بعضی از مصراع ها هست
امید وارم اطاله کلامم را به بزرگواری وروحیه بالای نقد پذیر تان بخشیده باشید
با احترام
با سلام و عرض خسته نباشید .اول از همه چیز جناب محمدحسین اخباری استاد معظم این لطفیان که شما در حق بنده روا داشته و ایرادات را میگیرید واقعا از ته قلبم هم راضیم و هم خوشحال شما وقت میگذارید و بدین صورت زکات علم و دانش تان را میپردازید انشالله خدا قبول کند.ودیگر اینکه از نظر این حقیر وقتی نقدی منطبق بر نقدی منصفانه همراه با راهکار عرضه میشود خود کلاس درس است.باید بهره برد. ازاین بابت بازهم تشکر مینمایم . در مورد نقد دو مورد را عین واقعیت میگویم منهم نظرم شبیه به استاد بود ،دقیقا تفاوتها اینجا عیان میشود.و در بقیه موارد با سعی و کوشش اگر ایرادی نگیرند سایت یک انقلابی بزرگ دراین شعر ایجاد خواهم کرد فرمایشات عزیزان را بگوش میگیرم .اما ردیف و قافیه ام را دوست دارم و استفاده میکنم.و در اخر ازاستادعزیزمان آقای اخباری و آقای مهدوی به جهت هل دادن و حرکت وبه جلو ی بنده و بقیه دوستان تا الان تشکر مینمایم و سخنان را به دیده منت میگذارم.ممنون ازشما بزرگواران
باسلا م و احترام ازروحیه ی والای نقد پذیرتان بینهایت سپاسگزارم ضمنا اگر در عرایضم دقت کرده باشید بنده اصلا حرفی از ردیف و قافیه نه تنها در شعر شما بزرگوار بلکه در هیچ سروده ای نمیزنم - مگر اینکه قافیه رعایت نشده یا معیوب باشد - چونکه بر این باورم چینش کلمات و انتخاب ردیف و قافیه دلخواه شاعر است و به هر ذوق و سلیقه ای باید احترام گذاشت آنچه مهم است از نظر نقد فنی این است که این کلمات وزن را مختل نکنند با آرزوی بهترین ها برای شما بزرگوار
درود بر برادر عزیزم و شعر زیبایتان کاستی ها را بزرگواران گفتند یک بیت بعنوان همراهی تقدیم میدارم غرق نادانی خویشم تو ببخشا مارا بعد ازین عشق تو و لطف دگربار کجاست؟ شاد و سربلند باشید
با سلام و درود بر شما دوست گرامی اقای دهقانی عزیز.ممنون که وقت گذاشتید و شعرم را خواندید من دیروز یک مقدار تعجیل کرده و هرآنچه دوستان فرمودند در شعرم اصلاح نمودم ولی بعد شعر اصلا بهم نچسبید بنابراین یکبار دیگر نوشتم هر آنچه که باید و با استفاده از نقد درست عزیزان .و تقریبا مقداری شعر عوض شد حال میخواهم بعنوان ی جدید بفرستم لطف کرده ان را هم بخوانید آیا این اجازه را دارم اگر در شعرم گنجید از بیت اهدایی شما استفاده کنم یا خیر.ممنون ومتشکر
سلام و درود جناب ققنوس بزرگوار شعری سروده اید از لحاظ فحوایی واقعا جای تقدیر دارد زبان گلایه را باز کردن نوعی تخلیه هیجانات منفی است که جامعه به خورد ما داده است این سروده زیبا با نقد استا اخباری زیباتر شده است و همچنین روان تر باشد که شاهد هنرهای دیگر حضرتعالی باشیم
با سلام و وقت بخیر به جناب صمدی عزیز. من از هرکس و هر سن و سال نقدی منصفانه به همراه راهکار ببینم استقبال میکنم و کلی هم شاد میشوم ولی مثلا یک زمانی فقط یک دوستی بگ دید اینجای شعرت درست نیست و جوابی هم نده که چرا درست نیست و راهنمایی بفرمائید راه کارش اینست.وقتی فقط محض تفنن کسی نقد کند .بزا شفته میشوم ولی کنترل میکنم خود را ولی روزم خراب میشود . شما سروران و اساتید دیگر هرچقدر ریزتر دقیقتر انتقاد کنید باعث شادی مضاعف من میشوید چون تبدیل به کلاس درسی میشود عالی که نهایت انتقاد هم همین است که کلاس درسی شود. دوست عزیز خوشحال شدم از آشنایی با شما دوستان گلم ازته دل میگم واقعا خوشحال شدم. خداوند نگهدار خود و خانواده محترمتان باشد
با سلام و درود از البرز به بینالود . دوست گلم آقای اسماعیلی امیدوارم اشتباهی نکرده باشم و حضور ذهنم میگوید از اهالی خراسان بزرگ هستید مهد شعر و شعرا ،علم و ایمان،اخلاق و عرفان،، اگر از سه کس از بهترینهای همه ی علم ها بگویم بی شک دوتن زاده خراسان بزرگند عمر خیام ، ابن سینا،و ...بسیارند عطار نیشابوری که عرفان مدیون اشعارش هست.... حال غرض از گفتن اینها که همگان میدانند چیست ؟ آینده را کس نداند جز پروردگار عظیم شما از نظر من (کاملا شخصی )میتوانید یکی از شعرا ی نامدار و بزرگ ایران شوید .البته متاسفانه دور از جون شما هزار دور از جون شما ما بلد نیستیم از اشخاصی که در قید حیات هستند تجلیل کنیم بازهم دور از جانتان نمیدانم دقیق کدام شاعر نامدار که اصلا به حکومت ان زمان وصل نبود دویست سال بعد اشعارش جمع آوری میشود ومیفهمند عجب دانشور و سخنوری در کنارشان بوده است . گزافه گویی نمیکنم آرزو بسیار درخشان بر ایتان از خداوند متعال خواهانم
تشکر از حضور سبزتان ممنون ،سرکارخانم غیبی پور یک تشکر ویژه باید انجام بدم بخاطر دفاع و ادله های محکمی که برای تاریخ و تمدن این مرز پر گهر اوردین بکنم .زیبا و با وقار و قدرتمند توضیح تشریح نمودید .
ققنوس عزیز خاکی سیاه هستم و گمراه ممنونم از این لطف و عنایت شما عزیز دل واقعا قابل این همه مهر شما نیستم شما بیش از اندازه محبت دارید ارادتمند شما هستم و امیدی به دو خط شعر خریدن دارم .... زنده باشید به مهر و عزت بزرگوار 🌹🌹🌹💙💙
سلام جناب اسماعیلی هرکس عقیده ای دارد و هرچه جلوتر میرویم شعر هایی به مراتب زیباتر و پرمغزتر میخوانیم و میبینیم . این نظر و اندیشه منست که را هی بسیار روشن در جلوی پای شما میبینم .و از مثبت اندیشی شما لذت میبرم .شاد و شادکام باشی به مهر
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
چون اجازه ی نقد داد ه اید با ادب و احترام عارضم که دراین غزل زیبا وخوش ریتم و قافیه اشکالات وزنی در برخی از مصراعها موجود است که نظر شریفتان را جلب مینمایم
مصراع اولتان از نظر وزن سالم است باوزن
(فاعلاتن / فَعَلاتن/ فَعَلاتن/ فَعَلن)
حالا مصراعهایی مشکل وزنی دارند
1-دل زخم خورده کجا و سر تیمار کجاست؟ واژه ی (زخم) مشکل ایجاد کرده است به جای آن مثلا ( بشکسته )بگذارید ( دل بشکسته کجا و سر تیمار کجاست)
2-عاشقان سرخوش و مستند در تفکر پیروز ( در تفکر ) مشکل ایجاد کرده است
با کمترین دخالت در کلمات تان می توان آن را این گونه تغییر داد
( عاقان سر خوش و مست و به تفکر، پیروز)
3- وقتی میپرسی از آنان دل هشیار کجاست؟ واژه ی (وقتی) اضافه وزن دار کافیست فقط به جای آن
واژه ( گاه) را بگذارید
( گاه می پرسی ازانان دل هشیار کجاست ) یا بفرمایید
= ( که بپرسی تو ز آنان دل هشیار کجاست )
4-که فراری بدهند هرچه غم ودل غمخوار کجاست؟ واژه های ( هرچه غم)
کاملا اضافه اند در وزن
( که فراری بدهند و دل غمخوار کجاست )
** همین جا عرض کنم بنده فعلا فقط از جنبه ی فنی مصراعهای معیوب را ویرایش میکنم و فعلا کاری به از هم گسیختگی معنایی ندارم
5-عاشق اندر پی عشق و عشق هم در پی او-- مثلا میتوانید بفرمایید
( عاشق و عشق به دنیا همگی در پی یِ هم)
6-هردو در فکر گرفتاری و بند، دل گرفتار کجاست؟
مثلا میتوانید بفرمایید
( هر دو در فکر گرفتار و گرفتار کجاست ؟)
7-آنچه در اخر این گیر و گرفتاری و بند فهمیدم -- میتوانید بفرمایید
( آنچه در آخرِ این بند و بلا فهمیدم )
8-که هنوز نوسفرم، حیرانم ، دل حضار کجاست؟
میتوانید به نوعی ( ردالمطلع ) نمایید و بفرمایید
( که ندانم دلِ بیمار کجا ، یار کجاست ؟)
مجدد در پایان عرض میکنم بنده با کمترین تغییرات در واژ ها ی شما مشکلات وزنی را مرتفع کردم والبته از هم گسیختکی معنایی در بعضی از مصراع ها هست
امید وارم اطاله کلامم را به بزرگواری وروحیه بالای نقد پذیر تان بخشیده باشید
با احترام