شنبه ۲۹ دی
ریختن یا گریختن؟ شعری از مسعود اسماعیلی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۲۸ شماره ثبت ۸۵۹۸۷
بازدید : ۵۲۸ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب مسعود اسماعیلی
|
ببار بر من از شعر
بیرون بیا من را از غایَت گفته هایت
در من گورستانِ هزار دستان است
چگونه بگویم این زخم بِستر زیر انگشتانم را
هزاران مُرده زیرِ زبانم کپک زدند،
از شعر بر من ببار با واژه های خونین به سَرایَت اشباحَ درونم
اینچنین آزاد که زندانیم در چنگالِ محتوم شدِی قبرستان
و قبرستانی در رقصِ مرگ وار با حضورِ اشباح درونم،
از شعر بر من بیا
جسم خَمُوده ام زیر هزاران خاک دفن است
تو من را معنی کن در این شعر
تا اضلاع به اضلاع نوشته هایم چُنان بیرون بریزد
بر خاکی که هزاران سال خاک است .
بر گفته هایم بیا و ببین پشت هر سایه ای نوری مخفی
و پشت هر نوری سایه ای زجه میزند
چگونه اینگونه من آزاد بچرخم در سطرها؟
چگونه این جسمِ خموده ام به رقص اشباحِ درونم پیغام دهد؟
آری دفن شده ام زیر قبرستان هزار دستان
با سلسله ای از واژه های که روحم را مچاله کردند .
اینبار رج به رج از گفته هایم ، در زباله دان تقدیرم معنا کن
و این زبانِ بی جان را بین تمام شب به تقسیمِ انسان ها ببر
روحِ پیچ خورده به دردم را در شبی که ماه کامل است
از جنوبی ترین بلندا صدا بزن
شاید پشت هر واژه انقلابِ جدیدی رُخی نشان دهد .
شعرهایم را به زبان های رذالت معنا کن
شاید در عکسِ معنا دوباره شکوفه کردم بر باور کثیری از آدمها
یا نه بی حرکت باش!
تا از شب های که ماه به ضیافتِ عیشِ خویش میرود
و دور از چشم نور هزاران گناه بر من تازه میکند را بگویم .
آری اینجا ماه کامل است و هیچ پرده ای ما بین زبان و شعر
نیست
بر من از تفسیر شب هایم بیا
آزادی کدام متغیر بیخود است که من را جویده؟
اینجا پشت تمام پنجرها زادگاه اندوه است
بر من از تخم ریزی کرم ها بیا و ببین چه منظم
در فواصل معین من را میخورند و چشمانم هدایتاش میکند
من به تمامی تمام شده ام
نمیدانم چاره در ریختن است یا گریختن ؟!
#مسعوداسماعیلی
#ریختن_یاگریختن؟!
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب .سپاس از مهر شما | |
|
عرض ادب .ممنونم بزرگوار | |
|
عرض ادب ممنونم بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.