سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعارحمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزچهارشنبه 28 آذر 1403 18 جمادى الثانية 1446 Wednesday 18 Dec 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۱۲۵ شاعر این شعر را خوانده اند
محمد حسین اخباری،میترا فرجی،محمد امیری،ناهید فتحی،محمد قنبرپور(مازیار)،سروش افغان،کیمیا طولابی،فردین صمدی،قربانعلی فتحی (تختی)،دانیال شریفی ( دادار تکست )،منصورامین زاده گتندی،علیرضا بنایی،ملیحه ارجمند ( م الف باران)،مهدی تنهائی،مهرانگیزداستارتخلص مهتاب،علیرضا اسماعیلی همایون،آرش غفاری درویش(منتظر)،علیرضاغلامی متا،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)،معین آریان فر،مهدیس رحمانی،زلیخا کر،مصطفی دهقانی،نسرین حسینی،مهدی فروزنده،عباسعلی استکی(چشمه)،مرضیه حسینی،ایمان اسماعیلی (راجی)،فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)،مجید آریانژاد،محمد علی سلیمانی مقدم،زینب بویری (خزان)،مهدی براهویی(کشانی)،جلیل میاحی،سید حاج احمدی زاده(ملحق)،سیلویا اسفندیاری،بهمن بیدقی،بهروز ابراهیمیان،سیدبهاقزوینه،رضااشرفی فشی،عیسی نصراللهی ( سپیدار )،مدیر ویراستاری،مصطفی مشهدی بی نشان،جابر سادگی اسیری،ولی اله بایبوردی،محمد باقر انصاری دزفولی،بهرام معینی (داریان)،محمدصدوقی،سید احمدرضا فضیلت منش،کاوه گرشاسبی،علی اج،رامینه خوشنام،علی غلامی تخلص وفا،حسن لطفی،ملودی سهرابی(سیدا)،حافظ دستواره،حدیث ابراهیمی (سوگند)،سیده نسترن طالب زاده،امیر حسین حسین آبادی،فریبا غضنفری (آرام)،یونسی یونس،ابراهیم هداوند،مسعود اسماعیلی،علی اکبر مجدراد،حسن مصطفایی دهنوی،محمد آقاقربانی،محمد رضا اسدی،سجاد کل بیاتی،غلامرضا مهدوی (مهدوی)،بتول رجائی علیشاهدانی(صنم)،علی مزینانی عسکری،بابک قدمی و اریانی (ققنوس)،غزل فریدفر،سید محسن سیدی،بهرام حسنی،محمود گندم کار وحید،مجنون اصفهانی،(م) وفائی،زویا مردانی،بی گناهان،فردین صمدی،مهدی موسوی،مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)،مهدی ملکی الف،علی معصومی،روح اله دنیادیده حور(عرفان)،نگار نگارینا،مجید فتاحی،نیهاد زمان،مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)،فرشاد جهانگيري،افسانه هادی(رخشانه)،درویش حسین ندری،سید اسلام سادات حسینی،فرداد احدی مقدم،همایون ویسی شیخ رباط،مریم رامجردی،فاطمه رضایی برما(آینه عدم)،ابوالفضل زندیه شاهین،سامره حاجیان(مهربانی)،پارسا جمشیدی،سمیه حریری،بهزاد حاتمی بلداجی،علیرضا مظاهری،نگین پورپشنگ،علی پورحبیبی،محمدحسین (بندباز)،بینام و نشان (سیندخت)،حدیث عبدلی (یارا)،مهدی مرادی،حمید قلی پور،حوریه دردانی حقیقی،حامد صمیمی،فرهاد شریف،مصطفی فرزین،اجمل وثیق،سحر غزانی،مهرداد مانا،شریف شریفیان،سمیه قیاسی،سیدحسن خزایی،یوسف همایون،سلطان محمد الهی وردک،محمد قلی پور
نقدها و نظرات
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۸
زیباست موفق باشید 
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۵۹
درود بانوبسیار زیبا و غمگین بود مبین مشکلات جامعه ما دستمریزاد
جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۳
به شعر ناب خوش آمدید بانوسیروده های زیبایی را هدیه آوردید موفق باشید
 چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۳۱
درود /کوتاه اینکه،اگر شعرتان را غزل بدانیم مستحضرید که مصراع اول بیت نخست با مصراع‌های زوج نیز باید هم قافیه باشد و اینکه موضوع اصلی این قالب بیان عواطف و احساسات، واگویه یِ زیبایی و معشوق و شکوه از روزگار و حقیقت و طبیعت و غیره است. غزل سیاسی و اجتماعی نیز به بیان مسائلِ حاد اجتماعی می پردازد. اساسا غزل از پنج بیت تا الی آخر تشکیل میگردد_ هرچند گفته شده که پایه اش چهار بیت است ولی در تمامی منابع معتبر شعری، پنج بیت لحاظ شده است. ردیف شعرتان نامردی است که به نحو صحیحی تا پایان بیت آخر رعایت گردیده ولی در خصوص قافیه، صد درصد رعایت نشده و در هر چهار بیت، مختل است. موضوع شعریتان یک دغدغه یِ همیشگیست که درد و رنج و معضلات اجتماعی و فرهنگ و رسوم و باورها را نشانه رفته است که جای تقدیر دارد البته اگر خارج از مقوله یِ فمنیستی باشد. وزنِ سروده بشدت پریشیده و رنجور و ناقص است یکی از مصاریعی که وزنش صحیح و آهنگی دلنواز و مفهومی زیبا دارد: تنِ کودک،چه لرزان است دراین هیهاتِ نامردی.... همین تک مصرع را پسندیدم موفق باشی ( مطالعه و مطالعه و خوانشِ کتب عروضی اساتیدِ برجسته را فراموش نکن،قطعا مؤثر است.چون ذهنی درگیر و چالشمند و دغدغه مند دارید) درپناه ایزد_ عیسی نصراللهی شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۲۰
به کدامین گناه...رویاهایم را سر برید دستی که مرا تا ابرها میبرد و من به چشمانش این قصه سر دراز دارد و این حکایت همچنان باقیست موفق و پایدار باشید .  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۲۴
جهالت آنجا آغاز شد که پدری داس به دست سر گلبرگ شقایق درخواب از تن خسته و خواب آلود زمین کرد درو چقدر غمگین  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۱
درود بانو من هم دو بیت تقدیم میکنمدر کویر ی که غرق کرکس هاست دخترک بذر عشق را می کاشت داشت عشقش جوانه می زد که پدرش داس توی فکرش داشت از عرب ها به یادگاری ماند دختران را به گور بخشیدن مردها زیر روسری بودند دختری آمد و علم برداشت  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۴
با آرزوی بهترین ها برای شما 
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۳
شکنجهٔ جاودان اینه که میگن نزدیک خونشون دفنش کردن.مادربیچاره اش در هرشبانه روزی هزاربارمی میره ودیگه زنده نمیشه 
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۰۱
درود بانو طولابی عزیز درد دارد زندگی...درد بی درمان سخت...اسم آزادی ندارد این قفس...درد دارد این تعصب های خشک...درد دارد که انسان می دهد افسار را دست هوس... درد دارد باز انسان می کند ابلیس را... همچنان او بندگی بداهه ای بود تقدیم شما...  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۴۷
راستش مرگ رومینا فاجعه بود ولی این شعر شما از اون فاجعه تره شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۴۷
درود موفق باشيد خدا روميناها را حفظ كند و به فرهنگ اشتباه ما توسعه بخشد
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۹
اوصاف وزنی  قافیه دچار اشکالات بزرگ مضمون و انتقال مطلب عالی 
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۴۳
سلام به شعر ناب خوش آمدید سروده زیبایی بود که به لحاظ دغدغه مندی ارزشمند است به نظرم اگر در همین سروده کمتر به قافیه و ریتم و وزن اهمیت میدادید و سمت شعر سپید می رفتید بهتر میشد البته نظر شخصی بنده است اعتقاد دارم شاعری که صمیمیتی با وزن و عروض ندارد بهتر است از همنشینی سرد و خشک با ریتم و وزن عروضی هم فاصله بگیرد و موسیقی شعر را با تمرکز بر موسیقی درونی و معنوی و موسیقی واژگان و گاهی قافیه آن هم بدون نزدیک شدن به شعر نیمایی ایجاد نماید  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۲۸
بسیار زیبا سرودید احسنت از لحاظ معنی عشق یعنی غصه ی بی انتها عشق یعنی داس و سر باشد بها #رومینا  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۵
درود شاعر توانا بسیار عالی موفق باشی
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۱
دخترم کیمیااحساس همدردی شما قابل تحسین است پاینده باشید  شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۴
درود برشما سپاس از تعهد قلمتون
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۴۹
درود بر شما 🌹🌹🌹
شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۴۵
سلام خدا چطور سر رومینا را برید؟ یه بدبخت فلک زده ای به نام حسین پناهی میگه: «شک دارم به ترانه ای که زندانی و زندان بان همزمان زمزمه می کنند» ... داری از کدوم خدا حرف می زنی؟ خانم طولابی خدای من؟ خدای تو؟ و یا خدای بابای رومینا؟ و شایدم خدای خود رومینا... ببینید هر خدایی که سر رومینا را برید سراغ تو هم خواهد آمد حداقل نکته مثبت کارت همینه البته تو دختر خوبی هستی شاید خدا ازت گذشت...ولی من دعا میکنم همه دختر ها به سرنوشت با افتخار رومینا دچار بشن  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۵۵
درود بر شما بزرگوار بسیار عم انگیز و درد ناک تا آنجا که حرفی برای گفتن نیست خدا همه رو هدایت کنه که البته فعلا شدنی نیست زنده باد شاعر 🌹🌹🌹  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۱۲
درود به شمابسیار زیبا بود آقای افغان اگه اشتباه نکنم از عزیزان افاغنه هستید خیلی دارید تند روی میکنید در صورتی که شما هیچ حق اظهار نظری ندارید چه برسه به اینکه بیاید و اساتید و هنرمندان برجسته ایرانی را زیر سوال ببرید بنده از دوست دارن مرحوم پناهی هستم و این طور بگم که بدبخت و فلک زده شما هستید که برای اینکه حرفهای بی مربوط خود رو القا کنید به همه توهین میکنید با عرض معذرت از همه شعرا و هنرمندان شعر ناب و عذر خواهی از خانم طولابی سروده شما بانو زیبا و با احساس بود  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۴۳
وقتی که انسان غرق در تاریکیِ جهل استاز ابرِ رگ های تعصّب، مرگ می بارد 😥😥😥 درود بر شما يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۴۳
درود دوستان که واکنش نشان دادید سایت ادبی است و همه ماشاالله ادیب هستند با جناب سروش حدالامکان با ادب چه در این پست چه در پست های دیگر و خودم برخورد کردم ولی از دوستی که خودش پیام خصوصی برای من ارسال می کرد که شعرش نقد کنم تعجب کردم که با حمایت از این عزیز به بنده توهین کردند انشاالله همگی قبل از ارسال متنی که تایپ می کنیم اون رو چندبار مرور کنیم .
 يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۵۳
و
 يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۲۹
درود شاعر بانو آتش غیرت که بویی از منطق نبرده است کار احمقانه خودش را کرد و مرا در باتلاق پشیمانی تنها گذاشت  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۳۷
درودشاعربانوی عزیز بسیاربسیارزیباست پرازاحساس هزاران درودبراحساستان درجوابِ آقای افغان بایداین چنین گفت: هرکه رانیست ادب لایق صحبت نبوَد... يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۴:۲۶
بداهه غیرتی شهرتت افغان و نامت هست سروش می زنی فریاد چو موجی بی خروش تا ندانی آداب فهم و معرفت لطف کن ساکت نشین و باش خموش  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۰۸
سلام و درود چقدر عالی این غم رو به تصویر کشیدی
 يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۱۳
باسلام وعرض ادب بزرگواردرود بیکران برشما
يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۲۱
ای مگس، عرصه یِ سیمرغ نه جولانگَهِ توست.... بنظرم همین مصرع حافظِ بزرگ کافیه برای ایشون ضمنا زنده یاد پناهی، پِلک که فرو میبست، جهانش در ظلماتی فرو میرفت و رویِ به بهشت نمیگذاشت اگر مادرش آنجا نبود شما چی؟  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۲
بداهه ای تقدیم شماگمانم شعر تو باشد شقایق که در دریای دل باشد چو قایق
 يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۱۳
سلام کیمیای عزیزززمبسیار زیبا بود ❤️❤️  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۵۷
درودتانشعری بوددر اندیشه و احساس و سوگ آوایی ،بیش خواندنی .. از نگاشتها دل آزرده نشوید ،همیشه هم زبان بودن ،به مفهوم هم فرهنگ بودن و هم اندیشه بودن نیست ــ در خاورمیانه ی ما ،افغانستان ،دهه هایی جان فرسا و خونبار را از سر گذرانده .. مردم سرزمین افغانستان ،آزرده ی افراطگریهایی دینی و تهاجمات خارجیند .. و اما ،در شرع ما ،یک زانیه مهدور الدم است،در شرع ما پدری قاتل ،قصاص نمیشود ،خشونت خانگی ،مجازست و ... شایداین شاعر چنین مفاهیمی را با زبانی نه چندان گویا و صحیح بازگو کرده اند ... امیدوارم ، برخورد متناسب با بانوان ،به عنوان فرهنگ نهادینه شود ،که نشاندهنده سطح تفکر افرادست .. یاد شادروان پناهی ،نیکو باد ..  يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۴۳
کیمیا خانم گل، احساستون کاملا تاثیرگذاره،نگاهتون به خانواده بسیار زیبا و واقع بینانه است، شعرتون حال و هوای دل و ذهن تون رو خوب نشون میده، شاید میشد یه کم با بعضی کلمات بیشتر بازی کرد ولی در کل دستتون درد نکنه 👍👏🌹🌹  دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۰۲
عرض ارادت نثرغنایی زیبایی بود
 دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۳
بانو طولابی گرامیسلام و درود فراوان بر شما دست شما درد نکند بسیار زیبا بود
 دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۴۳
درود ها بانوبسیار زیبا و دلنشین سروده اید سربلند و پاینده باشید
 دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۱۰
پر از درد و پر از پند است دنیاچو آتش نزد لبخند است دنیا تمام ساعت و وقت وشب و روز غروب جمعه مانند است د نیا از حسن لطفی ************************ زیبا بیان کردی باغم دنیا بانو به دفترم سربزن
 دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۵۶
موفق باشید
 سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۱۴
سپاس ازشما جناب تنهائی باعث افتخاره که پدری چون شما چنین تفکر زیبا و والایی دارد اگر تمام پدران دنیا چون شما تفکر میکردند بدون شک دنیای فرزندان به خصوص دختران که نیازبه نوازش و عشق پدر اولین مرد زندگی شان دارند جوری دیگر رقم میخورد چون فرزندان مسیر زندگی را اول ازهمه از خانواده یادمیگیرند ....وباوجود اشتباهات هرچند بزرگ مجازات هرچه باشد سَربریدن نیست ...اگر بخواهیم درموردخداشناسی صحبت کنیم که در تفکر بشر چو من حتی نمیگنجد که خداوند چه قدرمهربان به بندگانش هست...... ... سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۱۵
ممنون کیمیا خانم عزیز من دو تا دختر و یک پسر دارم وشما همسن دختر بزرگم هستین... ایشون متولد دی ماه هستند و متاهل... به هر حال دختر بودن در نظر بعضی فرهنگها و قومیتها و شاید بعضی مناطق یا حتی ادیان و مذاهب و شاید به لحا ظ عرف و دیدگاه های بشری و یا به علت جنس لطیف و ظرافت و دلایل مختلف همیشه مورد بحث و توجه بو ده و چه از دوران قبل اسلام که مظلومیت او با زنده به گور شدن مشخص است و چه در بعد اسلام که هماره عرب و دیگا ه عربیت بر نقص ذهنی و جسمی زن هماره حاکم بوده و هست ...و البته با آگاهی ذهنیت ها و با پیشرفت علم و سطح دانش و روشن فکری بشر و هنچنین اثبات خود زنان بر توانایی های خود در زمینه های مختلف چه علمی و ورزشی و ... و چه تفکرات دیگر اقوام و کشور ها و گاه تفکرات فمینیستی و حقوق زنان و گاه با مطرح شدن زنان در توانا یی ها و قدرت ها ی مخصوص زنان که گاه از مردان در زمینه های مختلف برتر بوده اند نظر ها را در مورد زنان تغییر داده و زنان اثبات کرده اند که گاه در بعضی زمینه ها از مردان برترند...پس به نظر می رسد که زن و نقام زن در جوامع زیادی در حال برتری طلبی می باشد البته د ر جامعه ی ما همچنان که خود می دانید بعضی اقوام مانند مثال اقوام ترک و لر و قشقایی و کرد و بخصوص روستایی و عشایری بیشتر تعصب بر روی دختر و نوعی غیرتی بودن در مورد زن دارند ...وصدالبته در تمام اقوام ایرانی این امر مشهود است ولی بعضا در اقوامی بیشتر و گاه در شهر ها و روستا ها متفاوت است...من به عنوان ترک زبان و با شغل معلمی که سالها در مناطق دور دست آذر بایجان هم خدمت کر ده ام شاهد چه فرق ها و تعصبات گاه نا بجا در مورد دختران بودم ...چه از نظر نفوذ پدر و مادر و اجبار در ازدواج و یا انجام ندادن بعضی از کار های خاص توسط دختران که در نظرشان عیب بوده یا بر اجبار پدر بر دختر در امر ازدواج با فرد خاص برای نفعی یا دوستی بین طوایف و ... یا محروم شدن دختران از تحصیل و... البته در تمام مناطق ایران زمین و بخصوص مناطق دور افتاده و روستایی و عشایری چه از اقوام ترک و فارس و گیلک و مازنی و لر و کرد و بختیاری و قشقایی و سیس و بلوچ و عرب و ... همچنان تعصب و غیرت خاصی توسط مردان بر روی دختران به عنوان ناموس وجود داشته و دارد...در مورد رومینای عزیز تعصباتی هم البته بوده و اشتباه رومینا به عنوان فرار با دوست پسرش با غیرت پدر به صورتی اشتباه که همان بریدن سر که گاه در ذهن مرد مقتدر به عنوان جبران خطای زن مطرح میشد جبران شده... رومینای عزیز قربانی تعصب و غرور و خشم و غیرت پدر در یک جنون آنی و غیرتی شده و گویا به نظر میرسد پدر بارها او را اذیت و تحقیر میکرده یا به ظاهر تهدید به مرگ یا تشویق به خود کشی می نموده که البته خدا عالمه و شنیده ها و گفته ها در دنیای مجازی باعث ذکر این نظر من می باشد... البته پدری که خود برای دختر محبت خود را دریغ کند و دختری کم سن و سال و بی تجربه در دام کسی که به ظاهر و مصنوعی برای هوسی یا رسیدن به مقصودی وشاید به حقیقت برای ازدواج و یا هر چی به او محبت نشان داده و جذبش می کند... که البته به نظرم اختلاف سنی رومینا و دوستش مشکوک بوده و رومینا به نظر فریب خورده است... و به هر حال کاش پدر همچنان با دختر مهربان بود و کاش پدر دلسوز و زحمت کش که قطعا دخترش را دوست دارد بیشتر در این اوضاع به دختر بودن و رفع نیازهایش توجه می کرد... البته پدر قطعا دلسوز فرزند است مخصوصا دختر را دوست دارد و این در فرهنگ ما بسیار زیبا و جا افتاده است و البته که مشکلات این روزها از قبیل مالی و گرفتاریهای کاری و ...این امر را گاه با نقصان مواجه کرد ه است وشاید نفوذ دنیای مجازی و اینترنت و تفکرات غربی و جدایی احساسی فرزند و خانواده و یا گاه حس استقلال طلبی بچه های امروزی و گاه نفوذ فیلم ها و تفکرات ناجور و نامناسب بر نا مه ریزی شده توسط صاحبان زر و زور وبرای پیشبرد اهداف سیاسی و مذهبی و ...در دنیا...و یا تفکرات مذموم و مسموم موجود در شبکه های مختلف مجازی و ماهواره ای و ... که همچنان زن را کالا و موفقیت زن را منوط به جلوه گری و بدن‌نمایی و روسپی گری دانسته و هزاران انحراف و گاه تبلیغ و سود جویی از زن بر این امر دامن می زند... و گاه خود زنان نا خواسته یا خواسته جذب پول و تبلیغ و ظواهر و شهوات و هوس مردان می شوند... و البته در این میان رومینا درس عبرتیست برای پدران دیگر و رومیناهای دیگر که بیشتر در کانون خانواده و در زیر محبت خانواده و در کنار هم زندگی آرام و با محبتی را داشته باشند... ممنون از کیمیا خانم عزیز دختر با احساس و شاعر مان... ببخش که طولانی شد ولی صحبت در مورد این امر و دختران و زنان در این مجال و در این سطرها نمی گنجد که حرف بسیار است و بحث سنگین و تشریح و قضاوت و یکطرفه حرف زدن و بدون دلیل و بیان دیدگاه ها و تفکرات اقوام مختلف که همه محترم بوده و همچنین بی انصافیست بیان نکردن اصول دین بزرگ ما اسلام که در مورد زن و مقام زن بسیار تاکید دارد و گاه زن را در مقام مادر قابل ستایش می داند و بهشت را زیر پای او می داند ... و البته در تمام ادیان الهی زن و مقام زن همیشه برتر بوده و این خود انسانها هستند که گاه موجب انحطاط مقام‌خود می شوند... ودر این مجال و از نظر بنده ی حقیر در محضر اساتید بزرگ سایت یا عالمان و بزرگان نظرات و نوشته های من دور از ادب و زیاده گویی است ... البته من خو استم تا حد امکان و بی طرفانه و بیشتر در مقام دفاع از ارزش زن نظر خود را بیان کنم... با سپاس تو را دعوت به خوانش شعر زن اعجاز خداست از اشعارم که در سایت ثبت گردیده می نمایم...امید وارم که خوشت بیاد کیمیا خانم عزیز
 سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۹
احسنت .قلمتان مانا.لطفا به شعر من هم در مورد رومینای عزیز سربزنید🌹🙏
 چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۴۳
احسنت عالی سرودید بسیار غم انگیز.درود برشما
 چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۱۳
درود بیایید جای خدا ننشینیم زود قضاوت نکنیم شاید این دوست افغان به این شعر اشاره کرده و اما کلمه خدا به معنی صاحب است صاحب رومینا باباش بوده پس خداش باباش بوده پس خدای رومینا سرش را برید یا ....ما که با ادبیات و طرز گفتار این فرد در کشورش کاملا آشنا نیستیم شاید قصد توهین نداشته کاش به او اجازه ی دفاع از خود می دادید و مسدود نمی شد حالم خوب نيست زيرا موجود خوبي ساخته نشده‌ام بدبخت تر و وحشتناک‌تر و مقصرتر ... از انسان موجودي نخوانده و نديده‌ام هرگز زندگي ما سراسر تضاد و تناقض است آيا از اين رو نيست که حرف مي‌زنيم؟ حسين پناهي  چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۱
سلام و ارادت و آرزوی موفقیت و افتخار حضور شما
 چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۵
درود بانوی گرانقدربسیار زیبا این احساس را خلق کردید
 جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۴۰
درود و عرض ادب◇◇◇◇ بانو طولایی ارجمند موفق باشید ▪︎▪︎¤¤☆¤¤▪︎▪︎
 پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۵۱
عالیه
 دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۰۱
عالی .. احساس درونی که بر زبان جاری و مکتوب شده ... احساس ناب و زیبایی داشت يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ۰۱:۰۴
درودها شاعر بزرگوار
يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ۱۳:۰۳
درود وسلامی دوباره تحسینی مجدد
 پنجشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۲۱
بسیار زیبا همیشه موفق و سربلند باشید
 جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۹ ۰۴:۲۳
درود بر شما بزرگوارغمگین سروده ی تان را زمزمه کردم موفق باشید
 جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۱۵
عزیزم عالی سروده ای موفق باشی
 شنبه ۲۸ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۰۸
درودها شاعرگرانمهربانوکیمیاطولابی بسیارزیباسرودید 
 دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۴۸
 سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
درودشعر زیبایی سرودین ، احسنت ! تا بیداری فرسنگ ها فرسنگ فاصله است ! 💙 الله اعلم 💙 رومینا را درک میکنم ، عشق و ارتباط در کشورها و ادیان مختلف مفهوم متفاوتی دارد اگر پدر من هم بود قطعا همین کار را انجام میداد😊 فرزند از ابتدای تولد متعلق به پدر و مادرش میشود و حتی اگر هم عاشق شود و خانواده آن فرد را قبول نداشته باشند باید مانند من در آتش بسوزد تا شاید خداوند تدبیری برایمان داشته باشد !😊 دو راهی سختیست زندگی و عشق ! و خداوند ورای این ارتباطات نظاره گر است ! شاید حق به حق دار رسیده است ! به هر حال کسی نمی تواند به جای خداوند نظر دهد ! قطعا او به همه چیز آگاه و واقف است .  پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۵۲
خیلی عالی بودممنون از سلیقه خوبتون
شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۵
درود بر شما🌹🌹🌹  سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۲۱
سلام.جذاب و درام
 شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
درود
يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۳۰
عرض ادب خدمت اساتید محترم و ادیب سایت شعر ناب و همینطور جناب افغان. در پاسخ به جمله ی ایشون(خدا سر رومینا رو برید):نمیتوان عمل زشت یک فرد جاهل را عاری از اختیار آن فرد دانست و تنها آن را به عنوان قضای الهی تعبیر کرد. وقتی شما بیان می دارید که خدا سر رومینا رو برید بیانگر این است که پدر رومینا در این عمل بی اختیار بوده و عمل زشت او را به خداوند نسبت می دهید . همچنان که مولانا این حقیقت را در قالب یک مثال اینگونه بیان می کند: آن یکی بر رفت بالای درخت می فشاند او میوه را دزدانه سخت صاحب باغ آمد و گفت ای دنی از خدا شرمت، بگو چه می کنی؟ گفت: از باغ خدا بنده ی خدا می خورد خرما که حق کردش عطا پس ببستش سخت آن دم بر درخت می زدش بر پشت و پهلو چوب سخت گفت: آخر از خدا شرمی بدار می کشی این بی گنه را زار زار گفت: کز چوب خدا این بنده اش می زند بر پشت دیگر بنده اش چوب حق و پشت و پهلو، آن او من غلام و آلت فرمان او شما در جایگاه خداوند نیستید که به راحتی قضاوت کنید و بگویید که این عمل پدر رومینا قضای الهی ست یاخیر و اینکه خداوند بهتر می داند بندگانش را چگونه مجازات کند کماکان اینکه خداوند نسبت به بندگانش بسیار بخشنده و مهربان است. همچنین توهین به شعرا، اساتید و هنرمندان کشورمون(ازجمله آقای حسین پناهی) توهین به فرهنگ و هنر کشورماست ودر شان یک شخصیت فرهیخته نیست. با تشکر از دوست عزیزم خانم طولابی به خاطر قلم زیباشون در این شعر و ابراز همدردی صمیمانه شون  پرحرفی من در جمع اساتید اسائه ادب بود پوذش بنده رو پذیرا باشید چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۵۹
بسیار زیبا برقرار باشید همیشه
جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۰۰
درود بر شاعر جوان. من برخلاف بسیاری از دوستان ابدا اعتقادی به به به و چه چه های بی مورد ندارم که برای شاعر تازه کاری مثل شما سم است.شما هم بدانید-که اگر هم نمی دانید بعدها خواهید فهمید-که کسی که بدون دلیل از شما تعریف می‌کند قطعا دوست خوبی برای شما نیست. این لزوما به این معنا نیست که هرکس از شما انتقاد می‌کند دوست خوب شماست. اما همه اهل خرد می دانند که انتقاد بجا از تعریف بجا بسیار سازنده تر است چه رسد به تعریف نابجا. تعریف نابجا حتی اگر با نیت خوب انجام شود مخرب است. همه اینها را می‌گویم چون تازه کارید و من دلم می سوزد.دغدغه تان به عنوان یک انسان و یک شاعر قابل ستایش است اما شعرتان ضعفهای فراوان دارد. از وزن گرفته تا نگارش و نحو. اول فکر کردم 14، 15 ساله هستید چون به شعرتان میخورد که فردی با آن سن سروده باشد،ش بخاطر همین نمیخواستم کامنت بگذارم! حاضرم شرط ببندم خیلی از دوستانی که به به و چه چه کرده اند حتی شعر شما را تا آخر هم نخوانده اند! واقعا جالب است یک نفر نپرسیده در مصرع آخر «الایش» یعنی چه؟؟ خود شاعر هم معلوم است یک نگاه به شعری که پست کرده نینداخته! بیشتر نگاهش به کامنت‌ها بوده. آرزوی پیشرفت و موفقیت دارم برایتان🌹🌹
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
علی نظری سرمازه
مهرداد مانا
شاهزاده خانوم
آرش حاتمی (تکروٍ تنها)
ناصر محمدی شاه آبادی 
صفورا کمربسته ، 
محمد اکرمی (خسرو) 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
نظردهی شما تا اطلاع ثانوی درسایت ادبی شعرناب مسدود می گردد.
مدیریت سایت