يکشنبه ۲ دی
صد سال باران شعری از نوید شیروانی
از دفتر تابستان نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۱۲ شماره ثبت ۸۴۸۵۹
بازدید : ۳۰۷ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب نوید شیروانی
|
نگاهت را کجای قصه پنهان کردی و رفتی
تو رفتی آسمان آبی نشد هرگز
برای سینه سرخان زندگی تاریکِ زندان شد
دوچشم ابرها درگیر صد ها سال باران شد
هوایت را کدامین باد در ساحل به یاد آورد
که سوی بوی تو از نو نهنگان خودکشی کردند
که پایین آمدن اینگونه بر مهتاب آسان شد
و راه عاشقان در گیرِ دار و خط پایان شد
"لبانت با چه شیرینی مُطَعَّم کردی ای لیلی
که مجنون است این آیینه و دیگر نمیخندد
هزاران قاصدک پرواز دادم در ره کویت
دوصد دیوانه برگشت از ره پر پیچ گیسویت"
صدایت با چه کولی باز شد در شهر ها نجوا
فضای بیکران چرخید و چرخید و نبودی تو
جهان در غربت فصل تو سردش شد زمستان شد
به شوق دیدنت هم رنگ و رسم راه مستان شد
خیالت از چه رو در شعر صد شاعر نمایان شد
یکی هم وصف گندم زار گیسویت نشد هرگز
همین دیروز عاشق پیشه ای دیگر پریشان شد
به جرم عشق سوزانت به میدان تیر باران شد
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و آرزوی سلامت هم ممنونم هم سپاسگزار دیده ی لطف شما نور به این صفحه دهد .. | |
|
بهترین سلام های عالم بر شما زنده باشید به مهر و سلامت سربلند و مهرافشان در خنکای روزهای بهاری بسیار از لطف شما خوش وقتم .. | |
|
سلام بر شما شاعر ارجمند . شما لطف دارید سپاسگذارم و قدردان شما | |
|
بهترین سلام ها بر شما ممنونم از شما که با نظرت لطف میکنی پایدار باشید جناب اسماعیلی | |
|
سلام بر شما . سپاسگزارم به لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.