جمعه ۷ دی
|
آخرین اشعار ناب سعید فلاحی
|
♥ انار:
به تو که میرسم
ترک بر میدارد
کاسه ای احساساتم
از سرخی لپهای گلانداخته ات
با شرم
و تو انار میشوی،
وقتی لبخندت
میترکاند
لبهای شیرینت را...
♥ بغض:
غمگینم
اما عکس هایم، هنوز لبخند میزنند...
و این شعر
سندی است از دلتنگی هایم
در این شب های بی پایان
ماه من!
بانوی مهربانم
تو را با تمام خویش،
دوست دارم
تو تنها مضمونِ
عاشقانه های جهان هستی
ای دلیل بهارهای هر ساله
ای سبزِ پر طراوت
ای آب، آفتاب، ای خاک!
زندگی،
لای انگشت هایِ تو پیچیده
و پرندگان عاشق،
بر شانه های تو آواز میخوانند
اما افسوس
اینجا،
هیچ چیز از آن من نیست
جز نبودنت!
حیف دلتنگی زبان ندارد
تا بگوید تو را،
دوری ات چه ها بر سرم آورده
و کاش تو شاعر بودی
شعر می خواندی!
میدانی؟
شعر به قافیه نیست
بغض است انباشه،
درون گلو!
♥ سرگردانی:
وقتی تو کنارم نیستی
نمیتوانم خود را
از عمق تنهایی ام بیرون بکشم
دستم به شعر نمیرود
و ذهنم سرگردان کوچه پس کوچه های
یادت میشود
دل را که نگو
خود را به در و دیوار سینه میکوبد
و نام عزیزت را فریاد
و چشمهایم
از بیخوابی لال میشوند.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا سرودین