چهارشنبه ۵ دی
حسرت شعری از طوبی آهنگران
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۲۰:۲۹ شماره ثبت ۸۲۹۵۴
بازدید : ۴۵۵ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب طوبی آهنگران
|
همان روزی که دل دادم به عشقی، پای حسرت من نشستم
دلم خورد شد به زیرپای تنهایی، ز بی ثمر عشقی من شکستم
چنان سنگش بخورد بر شیشه دل که تا ختم زمانه من شکستم
به گریه گریبانش گرفتم ز آن عشقی که تاراج رفته گفتم
اگر روزی به دل آهنگ عشق از مهر شنیدی
به حسرت اشک غم به زیر چکمه باران ریختم
فریبانه دلم را عشق در پر تو مهری به خود خواند
خیال رؤی او آتش به اندام دلم خسران گرفتم
چون پاییز رنگ باخت درختان دل من
که زینت برد برگ تن من ز عشق بی سبات ماتم گرفتم
ز آن صیاد که بی رحم صید دل کرد
به گل آرایی دل آمد روزی که من از خوشه سنبل گرفتم
بگفت از فیروزه سنگی بیارم حلقه ای من یاد گاری
به عشق من پایبندم مهرش بر دل می نشانم
درختی از محبت در دل شیدا بکارم
برای ماندن عشق شمیم کوی لیلی عطر دارم
قاصد عشق خدای می شوم خوشبخترینم
اگر روزی تو را گریان ببینم برای مرگ خود فاتحه خوانم
روم در گلشن باغ بریزم پای سبز پیراهنت گل
تو دانی چون مجنون شوریده حالم ز عشقی می نالم
بیا به بلبل مژده ده از دامن گل که من خواب وفاداری دیدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.