سه شنبه ۴ دی
نقش خوشرنگ قالی شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۲:۱۴ شماره ثبت ۸۲۵۷۰
بازدید : ۴۲۷ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
نقش خوشرنگ قالی
روحم دیدم به بهشت
قلم ایستاد وگفت :
خاطراتِ خوبیست
بگو آنچه دیدی ،
همه را ثبت کنم ،
دراین دوزخ دنیاییِ داغ ،
با اینهمه دود ،
ماجرایش ،
چه نسیمِ خوبیست
خواستم بگویمش ،
لغت کم آوردم
برای این هم بود ،
همه را به استعاره ،
من آوردم
من نمیدانستم ،
آنهمه زیبایی چیست ،
من نمیدانستم ،
آن ترنم رؤیایی ،
جنس اش چیست
هرآنچه مانده بود به یادم ،
به زبان اشاره ،
هِی میگفتم
بیچاره قلم ،
ترجمه میکرد ،
همه ی آنچه به او می گفتم
هرآنچه فهمید ز آن ،
بی کم وکاست نوشت
خواندم آن کتاب جذاب را ،
که او نوشت
واقعا عالی شد
دلم از دغدغه ها خالی شد
دلم راهی به بهشتی که ،
فقط اسمش را ،
میدانم و می دانی شد
واقعاً هم که عجب حالی شد
دلم خیلی زیبا ،
خیلی دلربا ،
بیدار ولی ،
راهیِ یک رؤیا شد
مثل یک " شاخه گلِ نیلوفری " ،
رقصان و شناور،
خیلی باصفا وخوشرنگ ،
نقش یک قالی شد
بهمن بیدقی 98/11/12
|
نقدها و نظرات
|
باسلام و عرض احترام بزرگوار ممنونم از نگاه پر مهرتان سپاس | |
|
با سلام و عرض ارادت بزرگوار سپاسگزارم از لطف بیکرانتان دوست گرامی | |
|
باسلام وعرض ارادت آقای زارع عزیز درود بی پایان بر شما سپاسگزارم از ارائه افکار ادیبانه تان باز شعری زیبا از شما . ممنونم خدا یاورتان | |
|
باسلام وعرض ادب سپاسگزارم بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد