کلبه ی متروکه

درود استاد بزرگوار
سپاس گزارم
زیبانظر هستید

درود شاعر عزیز
سپاس گزارم

درود استاد عزیزم
بله درست خوندید
متاسفانه من زیاد اهل ویرگول گذاشتن نیستم خودتون به خوبی خودتون بخونید
سپاس گزارم از توجهتون

یک قدم مرگ، و یک کوله ی بی نان مانده صحیحه استاد

درود بیکران به شما استاد گرامی
سپاس از توجه و لطفتان به این شاگرد شاعر
مانا باشید

درود استاد گرامی
سپاس از لطف و محبتتان
مانا باشید به مهر

درود استاد بزرگوار
سپاس گزارم
تندرست و شادمان باشید

درود استاد
سپاس گزارم
مانا باشید به مهر

درود استاد گرامی
عالی نظر هستید استاد
سپاس گزارم

درود ها استاد بزرگوارم
سپاس گزارم به این شاگرد کمترین لطف دارید استاد
قطعه شعر زیبایی مهمانمان کردید ممنون
در حالی که دلمان ابریست سخت است از افتاب نوشتن

درود شاعر گرامی
سپاس گزارم
مانا باشید به مهر

درود مهربانو
سپاس گزارم
زیبا نظر هستید

درود شاعر گرامی
سپاس گزارم
زیبا نظر هستید

درود مهربانو
زیبا نظر هستید

سلام و درود گلنار بانوی عزیز
سپاس گزارم
زیبا نظر هستید
مانا باشید به مهر

درود شاعر گرامی
زیبا نظر هستید

درود مهربانو
سپاس گزارم

درود مهربانو ارنواز عزیز
سپاس گزارم
زیبا نظر هستید

درود مهربانوی عزیزم
سپاس گزارم
با مهر مینگرید بانو

درود استاد بزرگوار
زیبا نظر هستید استاد
از لطف و محبت همیشه گی تان به این شاگرد سپاس گزارم

درود شاعر گرامی
سپاس گزارم
زیبا نظر هستید

درود استاد عزیز
منظور از این بیت صوت قران در مراسم ترحیمه استاد
یعنی یک روح ناشاد در انتظار مرگ نشسته
سپاس گزارم

سپاس گزارم از نقدتون سعی میکنم وزن و قافیه رو در باقی اثار بیشتر رعایت کنم هرچند استاد وزن شعرهای من سمعی هستن و من متاسفانه عروض و قافیه رو اموزش ندیدم و یاد ندارم.

سلام جناب معصومی ریز بین
بله کل سنگینی شعر روی دوش این مصرع افتاده
اصلا تناغضی در کار نیست
بعضی ابات را نباید معنی کرد بله با سوال و جواب پاسخ مسعله رو به دست اورد
روح ناشادی که با نغمه ی قران مانده
چرا روحی که ناشاده هنوز با نغمه قران مانده ؟!
علامت وفاداری هست
منظور شاعر به نظرم اینه که از بی عدالتی ها روحش پر از غم هست اما چون ان فرد یا موضوع بحث نغمه ی قران سر میدهد پس با اون فقط بخاطر اینکه اوای قران بر لب دارد با او مانده و وفادار است ولی بودن او در کنارش به معنی خوشحالی از این ماندن نیست بلمه مجبور است
و بیت بیت این اثر بوی بهار می دهد
هر چند خود شاعر ان را انکار میکند
یا از ان اطلاعی ندارد

درود و ارادت بر جناب فیضی عزیز
سپاس از ادامه مطلب
البته چون شاعر گزینه نقد را باز گذاشته است و اینکه سروده ای درخور نقد بود مطلبی نوشتم
اگر اینگونه بخوانم برایم قابل قبول است:
روح ناشاد که در حسرت قرآن مانده است

سلام

مگر نغمه قرآن موجب ناشاد روح میشود؟

در علم روانشناسی به این میگن شرطی شدن. چون تو جامعه امروز ما قرآن و مسجد رو با غم قاطی کردن به محض شنیدن قرآن یا اذان یا شنیدن اسم مسجد آدم غمگین می شه. در حالی که اصل اسلام این نیست. قرآن اصلا کتابی برای رستگاریه و باید باعث شادی آدم بشه. من خودم با اینکه اینو می دونم هر وقت صدای قرآن یا اذان میاد ناخودآگاه غمگین میشم.

درود جناب تهرانی نازنین
عذر خواهم بانو شعله که در صفحه ایشان مجدد مینویسم
....
البته که قرآن موجب جلای روح میگردد
اما بحث روح مجرد با انسانی که انس با جسم مادی خود دارد مجال مفصلی لازم دارد. بشر آمیخته ای از از روح و جسد است که تقویت هر کدام موجب ضعف جنبه دیگر خواهد شد و برعکس. لذا استنتاج حالات مادی انسان و بسط آن به روح برون جسته از کالبد انسان هم نیاز به تامل بیشتر دارد.
مسئله شرطی شدن اگر از این دیدگاه مورد بررسی قرار گیرد، روشنتر خواهد شد.
......
مايه پرهيزگار قوت صبرست و عقل
عقل گرفتار عشق صبر زبون هواست
"سعدی"

درود شاعر گرامی
سپاس گزارم زیبا نظر هستید

درود مهربانوی عزیز
سپاس گزارم
نظر لطف شماست بزرگوار
مانا باشید به مهر

درود
زیبا نظر هستیدمهربانو

درود شاعر گرامی
سپاس گزارم از محبت شما زیبا نظر هستید

سلام
سپاس گزارم
زیبا نظر هستید

درود مهربانو
زیبا نظر هستید
سپاس گزارم

درود شاعر گرامی
سپاس گزارم از لطف و محبت شما

درود استاد بزرگوار
سپاس گزارم از لطف و محبت شما
مانا باشید به مهر

درود استاد
به لطف خوانده اید
سپاس گزارم

سلام زیبا نظر هستید
شاید اینطور که میگید بهتر باشه
ممنون از لطف و دقت نظرتون

درود جناب فیصی این شعر سیاسی نیست
بلکه کاملا شخصیه اشعار سیاسی بنده خیلی مشخص حرف میزنن ازینکه داخل لفافه حرف بزنم بیزارم.
و سپاس از حسن توجهتان
و البته گلایه کردن دیگر مرهم زخمها نیست فکر میکنم همه خسته شدیم