درودها!
حالی دست داد و به استقبال یکی از نوحه های سینه زنیِ شب عاشورا، از زنده یاد پدرم "صحبت الله سلیمانی مقدم" رفتم، که بیت مطلعش این است:
امشب ازقندیلِ ایوانِ طلا خون می چکد- کربلا خون می چکد
امشب از چشمِ تمامِ انبیا خون می چکد-کربلا خون می چکد
یادش گرامی
🏴🏴🏴🏴
شبِ عاشورا
امشب است آن شب که از عرشِ خدا خون می چکد
بر زمینِ تشنهء کرب و بلا خون می چکد
مامِ شب آبستنِ ترکیبِ خون و آتش است
بی امان از چشمِ اهلِ کبریا خون می چکد
چون که خواهد شد حسین بن علی فردا شهید
در عزایش از تمامِ ماسوا خون می چکد
می شود اکبر شهید از کینِ عمّالِ یزید
از گلوی اصغرِ شیرین ادا خون می چکد
دستِ عبّاسِ علی را می کنند از تن جدا
از فرات و علقمه هر یک جدا، خون می چکد
قاسمِ داماد می افتد به خاک از روی زین
در جنان از دیدگانِ مصطفی خون می چکد
تا که می گردد حسینش، غرقهء دریای خون
آه! از چشمِ علیّ مرتضی خون می چکد
ناگهان می پرسد از زینب، رقیه این سوال
عمّه جان! از پیکرِ بابا، چرا خون می چکد؟
می شود چون عترتِ پاکش، اسیرِ ناکسان
از دو چشمِ بی بیِ آلِ عبا خون می چکد
گر چه بر پا ماند دینِ مصطفی با قتلِ او
با به یاد آوردنش، از دیده ها خون می چکد*
چشمِ شیعه، چشمهء جوشانِ اشک است و از آن
تا قیامت از غمِ این ماجرا خون می چکد
#محمدعلی_سلیمانی_مقدم ۱۵-۰۶-۱۳۹۸
التماس دعا
😢◾😢◾😢◾😢◾😢◾😢
زیبا سرودید
ایام محرم تسلیت
ماجور باشید