پنجشنبه ۸ خرداد
حیران ماندن شعری از امیر حسین رفیعی
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۸ ۰۲:۴۶ شماره ثبت ۷۵۵۰۶
بازدید : ۵۴۴ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر امیر حسین رفیعی
آخرین اشعار ناب امیر حسین رفیعی
|
هر تار را که میشکافم ز اسرار
تا ایجاد کنم محفلی بهره ابرار
هزار مسئله زان بیداد میکند
گویی هر لحظه کسی به من
هشدار خطر را فریاد میکند
احساس میکنم، قلبم به زودی
میشکافد،میترکد مانند حباب
هان!میترکد اما بزرگتر میشود
هان!میشکافد اما پهناورتر میشود
اندک اندک به وسعت دریا میشود
همچو ناخدایی میان آب تنها میشود
دور و نادیده میشود ساحل
بزرگ و بزرگتر میشود هر مشکل
در برّ و دربحر میکشم همه بارش تنها به دوش
یا نمیفهمد یا نمیگوید ولی نمیارم به روش
تنها در دریا یا در بیابان
در هر صورت در سکوت
میکشد مرا سریع ساربان
نمیکند کسی خدمتم یا یاریم
خدمتگذار،ساربان یا ملوان
انگار میروم سفر با ساربان یا ناخدا
در هر حال هستم ز خیر و شر مردم جدا
میگویم نمیکند اسباب هیچ کس برایم مهیا
از اول تا آخرش خود خودمم تنهای تنها
هر چه داد و هر چه هست ز خداست
خال و خط و خوراک یا اینکه هواست
ماندم میان چند معما و چند راز
تمام میکنمش شعر را با آنکه مانده
کلی درد و دل و حرف،باز
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.