نغمههای یک عاشق
رمز بگشای از قلبم از قاموس درد من
مشق عشق در قلبم در اقیانوس درد من
پریشانم دلسردم و غرق اندر هوای غبار آلود
بزن یک صفحه از قلبم از این فانوس درد من
در این ساعت در این آن تویی دلدارِ این یار
خوان یک سرّ از قلبم که عشقت طاووس درد من
منم عاشق تویی معشوق کنیم دنیا را عشق آلود
ببند دروازه ی قلبم که هست کابوس درد من
تو چشمانت تسکین اند بر این قلبِ مسکینم
بیا سوی قلبِ من تویی ناموسِ درد من
عشق مرهم عاشق، عاشق محرم معشوق
بنگر به رخسار قلبِ من بیا پابوس درد من
قلم را می چرخانم و تو در چرخشش بینم
تو ای قُمریِ قلبم ، تویی ققنوسِ درد من
نگاهِ تیزت در چشمم ، نوای نو در گوشم
تو هوشِ قلبم ، نیست کن جاسوسِ درد من
تو ای آواز خوان من تو ای آوای قلبِ من
تویی گنجینه ی قلبم تو ای قاموسِ درد من
زبیر از تو چه میخواهد به جز لبخند زیبایت
توای زیبا ترین من ، تویی محسوس درد من.
●شاعر : محمدزبیر براهویی (میم دادخواه)
اردیبهشت ۱۳۹۸ خورشیدی
بسیار زیبا و دلنشین بود