گِلین و گران
گفتی به هر کجا که روم آسمان یکی است
خورشیـد هم برای همه خاکیـان یکی است
بــر ماهـیـان که آبی دریــــــا یکی بـُــــوَد
آبیِّ آســـــمان که بــرِ ماکیــــان یکی است
لطف تو پیـش هر زن و هر مرد مســـتدام
گفتی که رحمت توبه پیروجوان یکی است
بــاران رحمــتی و نمی پـــرسی از کســی
پیش تو کاسـه های گِلین وگران یکی است
گفــتی بــــرابــــرند همـــــه بنـــــدگان تــو
یعنی که سهم ما ومن و دیگران یکی است
پیـش تـو غـرب وشـرق تفـــــاوت نمی کند
ســرخ و سـیاه بر درِ این آسـتان یکی است
در پیـشـگاه عـدل تو گفـتی که فـرق نیـست
مـرغ هـمای و فاختـه را آشــیان یکی است
از حیث عقل و شــوکت و فهم و شعور هم
ســهم تمــام آدمیــــان در جهــان یکی است!
گفتی که جمله بر سرِ یک خوان نشسته ایم
خـون دل و سـبوی می ارغـوان یکی است!
چـون آفــریــده ای همــه ژن های خـوب را
ژن های برتر و ژن بدتـر از آن یکی است
نیـــمی میــــان دوزخ و نیـمنـــد در بهشــت
جام شـــراب و بادیـــه شــوکران یکی است
بــرعـرش کبــریـایی تو جای شــبهه نیـست
روزی یکیّ و رزق یکیّ و دهان یکی است
نرخ صـدای عـربده زن ها گـران شـده است
نـرخ صدای عــربده زن بـا بنــان یکی است
نــان حــرامیــــان و حــــــلال آوران یــــکی
زور چمــاق و طاقـت حق باوران یکی است
سـنجیـــــده ایم قـــــدرت کــاخ سـفـیــــــد را
بـا اقتـــدار مسـجد صــاحب زمان یکی است!
از ابتـــــدا چـو قصـّه دنیــــــا یکی نبـــــــود
با من نگـــو که آخر این داستـــان یکی است
دنیــــا به آخـــرت بفــروشیــــم یـا به عکـس
گـویا در ایـن معامله سـود و زیان یکی است
مریم محبوب – شهریور ماه 97
بسیار زیبا و موثر بود