سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تنهایی

        شعری از

        صدیقه قادری

        از دفتر شعرهای تنهایی نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ ۱۳:۲۱ شماره ثبت ۷۱۵۲۹
          بازدید : ۳۵۴   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر صدیقه قادری
        آخرین اشعار ناب صدیقه قادری

        ندارم غیر یاد تو کسی را من دراین شبها
        ومی سوزم زداغت در میان آتش تبها
        شبیه ام به غروب سردوبس دلتنگ هرپاییز
        ندارم چاره ای باید ببارم نم نم ویکریز
        گلی زخمی ولی اسیر دست وحشی باد
        صدایم می شود خاموش هر چه می کنم فریاد
        سیاهی شب،غمی که چنگ بر دل می زند هر دم
        نشسته ام غریب وبی کس وتنها دراین ماتم
        بدون تو خزان آمد،هوا هر عصر بارانی 
        کسی دیگر نمی پرسد چرا دوباره گریانی
        چگونه من بگویم باورت گردد دلم تنگ است
        ببین حال خرابم را،چرا آخر دلت سنگ است
        گرفته باز هم مثل دلِ یک ابر غمگینی
        پراز دردم،نشسته در گلویم بغض سنگینی
        هرآنچه را که تورا یاد من می آورد باید
        بسوزانم ،درآتش تا فراموشت کنم شاید
        دراین قصه نبودی همدم وهمراه تا آخر
        رها کردی مرا بادرد حیرانم چرا آخر
        زمستانی پراز اندوه وغم درسینه جا کرده است
        تمام لحظه هارا به یادت دل دعا کرده است
        مدارا کن که ،از عشقت براین دل طرح صد زخم است
        چگونه میتوان خندید که بر چهره هم اخم است
        دراین دل داشتم امید آخر باز می گردی
        تمام لحظه ها همراه این روح شبگردی
        چرا رفتی مرا دیگر توانی نیست خسته ام
        ببین این روزها من قایقی در هم شکسته ام
        پس از تو هر غروب شهر دلگیرو غم انگیز است
        درخت  آرزوهایم  اسیر باد پاییز است
        فضای آسمان را ابرهای تیره پوشانده است
        مراتا فصل باران ،کوچه های خیس کوچانده است
        ز دستم رفته ای دیگر رسیدم فصل پایانی
        نگاهی خیره بر راهت نشسته سرد وبارانی
        صدیقه قادری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ ۲۲:۲۷
        درود بانو
        بسیار زیبا بود خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۷ ۱۶:۱۸
        درودتان خندانک


        زیباست خندانک

        آوای دلتان شاد خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ ۱۵:۳۴
        درودتان
        زیبااااا
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۰۰:۳۷
        سلام بزرگوار
        بسیا زیبا سروده اید
        درپناه حق خندانک خندانک خندانک
        مهدی سالوند (مهدی)
        سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۲۳:۱۸
        درود بر شما
        زیبا سروده اید
        تنور دلتان گرم
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        میهمان شعر « شِکوه » ام باشید . سپاس
        سعید فلاحی
        پنجشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۶:۴۰
        درودتان هنرمند وارسته

        سروده ای ناب و دل انگیز خواندم
        احسنت
        دستمریزاد
        آفرین

        موفقیت و پیشرفت روزافزون را برایتان آرزومندم

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        زهرا مددی
        پنجشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۷ ۰۷:۵۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۷
        درود بر شما بانو
        زیبا سرودید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8