پنجشنبه ۱۵ آذر
فقر شعری از اصغراروجی(غریب)
از دفتر غزلیات نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷ ۱۵:۲۱ شماره ثبت ۷۰۱۳۸
بازدید : ۵۱۵ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر اصغراروجی(غریب)
آخرین اشعار ناب اصغراروجی(غریب)
|
فقرفروردینمان را مثل آذرمی کند
عمرملت راگرانی زرد و پرپرمیکند
سینه اش لبریززخم ودروهای مبهم است
ملتی که باغم نان زندگی سرمیکند
دولتی که کودکانش ازفقیری سوختند
هرچه خواهدملتی دیگر میسرمی کند
می شماردنبض شب راتاگلوگاه سحر
مردبیکاری که شرم ازروی همسر میکند
یک نفراسان چپاول یک نفرهم زندگی
بافروش چشم یااجزای دیگرمیکند
صدغزل نالیده ام اماکسی نشنیده است
گوش مسئولان ما را حرف حق کر می کند
گرکه آتش میزندخودپرچم بیگانه را را
کارهادرخلوت ازبیگانه بدترمیکند
اوکه خوددرملک شیطان ساخته بس کاخها
قصه دلسوزی اورا که باورمیکند؟
دوست چون صادق نباشددشمن ونامحرم است
کی تبرمهرورفاقت با صنوبرمیکند؟
هردورویی که دم ازحق وحقیقت زدبدان
پشت پرده خویش رادزدی توانگرمیکند
بغض سرخی می نشینددرگلوی هرغزل
شعرغمگین دیده راباخون دل ترمیکند
این همه تبعیض را باشعرغمگینش غریب
درعدالتگاه حق تقدیم داورمی کند
|
|
نقدها و نظرات
|
درودجناب استکی گرامی سپاس از حضورتان | |
|
درود خانم محبوب سپاسگزارم از نگاه زیبایتان روزگارتان به کام وفرجامتان نیک باد | |
|
درود خانم یوسفی وسپاس از حضورسبزتان شادوبانشاط باشید | |
|
درود برشما جناب شوکران سپاسگزارم شادوشاعربمانید | |
|
سلام وسپاس از نگاهتان سبزوسلامت باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسيار بجا و زيباست
هنرمندانه
مبين مشكلات جامعه ما
دستمريزاد