سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        قصه ی ایرانی

        شعری از

        احسان اسکندری

        از دفتر شعرناب نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۷ ۰۸:۴۳ شماره ثبت ۶۷۲۴۵
          بازدید : ۳۴۰   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احسان اسکندری
        آخرین اشعار ناب احسان اسکندری

        بنام خدا
        برات قصه آوردم از شهرمون
        برات غصه هایی که ایرانیه 
        غروری مث گوشه ی زرد سقف
        که توو راه بارونِ ویرانیه ! 
        بخور، نوش جونت،بخور، نوش جون
        بخور، خون ماهاست؛ لیوانیه
        هوا سمت کاخ شما خوبه، نه؟
        هوا سمت ما خیلی توفانیه 
        جوونی که بغضش توو سیگارشه
        که خشمش روی قوطی رانیه 
        صف آتش جوخه عمر ماهاست 
        نفس میکشه هرکی، قربانیه
        که میشه بمیرن غم و غصه هاش
        توی کسر کوچیکی از ثانیه 
        جوون نگهبان بی حوصله 
        که دنیاش دیوار دژبانیه ...
        خودش باز نشسته توو تاکسی زرد
        امیدش به دخل یه دختر خیابانیه
        تو خوش بگذرون لای پولای ما
        توی کاخ-ویلای فرمانیه
        یه دنیا تفاوت ؟ توو یک دونه شهر؟؟؟؟؟
        تو میگی که این وضع انسانیه؟؟
        سرش توی سطله واسه نون شب
        تو تهرانی هستی و تهرانیه!
        اینه وضع روز و شب مردمی 
        که هرروز دنیاش بارانیه
        بذار رد شم از غصه و قصه ها
        از این رشته هایی که طولانیه 
        به فکر علاجم نیفتن یه وقت 
        که درمانشون «هیس درمانی»ه
        یه روز بغض ما می‌شکنه آخرش...
        یه روز...
        مثل شغلی که پیمانیه...
        #احسان_اسکندری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۰۴:۵۲
        سلام
        خیلی زیباست و ارزشمند مرحبابرشما
        به جای کلمه ی (گوشه ی) ؛ کُنج بنویسید :
        ( غروری مث کنجِ زردِ یه سقف )
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۰۵:۲۳
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۱۲:۴۸
        درود بزرگوار
        بسيار زيبا
        و مبين مشكلات جامعه ما خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۱۶:۵۹
        خندانک خندانک
        طاهر معین
        يکشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۷ ۰۰:۱۱
        درود بر این همه قریحه ناب فقط بیت نهم مصرع دوم یک حجا اضافه دارد که خوانش را سکته وار می کند با سپاس
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4