سه شنبه ۱۲ فروردين
انتظار تو مرا محکم کرد!(نیمایی) شعری از علی امینی
از دفتر عشق در فصل های سال نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۰۲ شماره ثبت ۶۶۰۱۰
بازدید : ۳۴۷ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب علی امینی
|
گره خورده
قلب من با قلبت
دست من با دستت
گره ای محکم و ریز!
می تواند شکند دندانی
که بخواهد بکند آن را باز!
باز کن پنجره را
باز کن آن گره را
گره ای را
که قناد، به شیرینی زد!
گره ی دوری ما!
گوش کن، می شنوی؟
پیر مردی انگار
ایستاده پشت در؟
گریه هایش تق و تق در می زنند؟
اشک هایی که سخن ها دارند!
گوش کن حرف مرا:
یاد آن روز بخیر
یاد حرفی که زدی
و نشانم دادی
شاخه ای نرم و لطیف
سبز و بلند!
بعد از آن پیر درختی کوتاه
که به آن تکیه زدی
چون تنش محکم بود!
حال درب را باز کن
و به آن پیر نگر تا که ببینی کیست او؟
مطمئن باش عزیزم
پشت در پیری نشسته که توانی تو به آن تکیه زنی!!!
دل نوشته ای از علی امینی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسيار زيبا و جالب بود
"ريز" گوياست؟