يکشنبه ۴ آذر
|
آخرین اشعار ناب علی امینی
|
چقدر زیباست لبخندت
چقدر زیبا تو می خندی
تو با این خنده ها آخر
دلم را در کنار قلب خود زنجیر می بندی
تو با لبخند خود انگار
تمام ذهن من را زابرا کردی
تمام هوش را یکباره دزدیدی
و خود دیدی
که من دیوانه تر گشتم
خدا قسمت نکرد زیرا
اگر می شد
تمام عمر را دور تو می گشتم
تمام عمر را وقف تو می کردم
خدا قسمت نکرد زیرا
خودش هم خوب می دانست
که من همراه تو دیگر
تمام مرز هایم را
جدا می کردم و شاید
برایت عشق را بی انتها می کردم و حتما
برای خود تورا ...
شاید که اصلا من خدا را هم رها می کردم و
شاید نمی دانم دگر
شاید، تو هم اینگونه می گشتی
چه گویم، عاقبت این راه پرتگاه است
خوشا ای ماه تابانم
سبک بالی و پروازت به سوی آسمان ها است و من
در درّه می افتم
و قلب کوه هم از غصه می لرزد
و چشم چشمه هم بی وقفه می گِرید
و این پایان زیباییست
برای من !!!
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون استاد | |
|
سلام و تشکر استاد، خوشحال میشم نقد کنید | |
|
سو تفاهم نشه، چون من در بند های بالاتر گفتم که خدا مواظب آدم هاست و نمی گذاره که همچنین اتفاقات نا به هنجاری رقم بخوره | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.