شوق پرواز

 

مطمئن باش کسی عاشق و بیمار تو نیست

هیچکس هیچکسی در پی تکرار تو نیست

 

نفسی تازه کن و پر بزن ای روح برو
که در اینجا قفسی لایق دیدار تو نیست

روح من پرسه نزن کوچه به آخر نرسد
شهرِ بی قافیه انگار هوادار تو نیست

 

تو اگر خوب، اگر بد، گله‌ای نیست برو
که به اندازه یک بوسه کسی یار تو نیست

مات و مبهوت خیالات نشو روح پریش
هیچکس لایقِ معشوقه‌ی اشعار تو نیست

لحظه‌ای صبر نکن، پر بکش از یاد برو
که در این ‌شهر کسی طالبِ افکار تو نیست

ابداً حرف نزن، باز نکن مهر دهان
شک نکن هیچ کسی محرمِ اسرار تو نیست

گوش کن حرفِ مرا، ثانیه‌ای جنگ نکن
کس در این غمکده شایسته‌ی پیکار تو نیست

بی جهت ناله نکن، از ته دل شِکوِه نکن
هیچکس هیچکسی یاور و غم‌خوار تو نیست

ا●•●•●
رنگ پس داد قلم، شاعرِ تنها «ناجی»
من بمیرم که قلم هم غزلی یار تو نیست...

 

شاعر: حمیدرضا محمودی (ناجی)

قالب: غزل

وزن: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن