سه شنبه ۴ دی
خاطرات شعری از فرشید افکاری
از دفتر ابلیس نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۲۸ شماره ثبت ۶۵۷۱۶
بازدید : ۵۳۲ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب فرشید افکاری
|
فریاد...صدای زوزه ی باد
در کلبه ی سرخ و زرد پاییز
وقتی که شکسته شد ، وجودم
دانست چه بود درد پاییز...
پرواز صدای کودکی هام
پیچید میان رنگ هر صبح
در بارش برگه های بی متن
فریاد اسیر زنگ هر صبح
شلیک...صدای برفک پوچ
در تلویزیون روشن شب
در سوت تمام رنگهایش
اعداد پرنده ... بارش تب
باران و"دوباره منتظر باش
فردا چه سفید میشود شهر"
فردای من و در آن ترافیک
انگار شدید می شود شهر
"اسفند"صدای رویش سبز
آرامش سرد و بی نشانه
مانند نسیم میخکوبی
زندانی قاب این زمانه
"خرداد"شروع گرم دنیا
با آن همه باد داغ و خندان
انگار هنوز حرف دارد
افسوس که می رسد به پایان
یک "تیر"در آینه شکست و
خندید به جراَتم صدایش
ترسید تمام خاطراتم
پایان و سکوت ماجرایش...
فرشید افکاری
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
زیبا بود