سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تنها خدا میداند.....

        شعری از

        شهرزاد برات پور

        از دفتر ... نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۰۴ شماره ثبت ۵۸۵۲۸
          بازدید : ۷۰۴   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شهرزاد برات پور

        شهر غرق تاریکی تحقیرش بود 
        در و دیوار اتاق همه از زخم زمان دم می زد 
        تلخی تقدیری که در آن زخم زمان همره زخم زبان بغض سنگینش را اشک جوشان می کرد.... 
        بی تفاوت بودن سهم یک دل تنگی است 
        پشت هر لبخندش قصه غصه حسرتهایی است که به دل میماند.... 
        آواره نفرین اساطیر زمین 
        ترس وکابوس 
        و سکوتی که شکست... 
        (غم بحران تفاوت کم نیست) 
        اشک، ماتم، تردید 
        فهم یک باور نیست 
        (تهمت زیستن از مرگ کم نیست) 
        غرق تاوان سکوت 
        شوق فریادی که در بغض گلو می‌ماند 
        آلوده هستی و نیاز 
        جنبش روح خدا در دل پر وسوسه هر انسان 
        حسرت نابودی،  بازگشتش به عدم 
        روح نامیرایش به برون مینگرد
        جای خالی خدا 
        در درونش غم و غم در درونش تنهاست... 
        با خودش می گوید :به ستم عادت کن، به اسارت 
        زیرا ؛
        باور آزادی در دروغی زیبا غوطه ور است. 
        که اگر آزادی 
        پس چرا مرگ تورا می بلعد؟ 
        صحبت دوزخ و جنت 
        صحبت عشق و تنفر 
        و به ناخواه 
        پا به دنیای پراز جور نهادن 
        «همه از جبر حکایت دارد »
        اشک می‌ریزد و با اشک سخن می‌گوید :
        (غم بحران تفاوت کم نیست) 
        زیر لب زمزمه کرد؛
        درد پنهان را خدا داند که چیست. 
        تنها خدا ؛
        داند که چیست؟... 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۴:۴۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام بانوی عزیزم خندانک
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۸:۵۴
        درود گرامی
        زیبا بود
        جسارتا موزون بنظر نمی رسد خندانک خندانک
        شهرزاد برات پور
        شهرزاد برات پور
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ۲۰:۱۹
        درود بر شما استاد گرانقدرم، از نقدتان سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۴:۱۷
        درود برشما بانوی فرهیخته خیلی زیبا سرودید از خواندنش لذت بردم سبز باشید وپایدار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۴:۲۷
        خندانک خندانک
        شهرزاد برات پور
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۵:۲۳
        سلام و درود فراوان بر شما اساتید گرانقدرم و سپاس از لطفتان خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۴۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر بانوی بزرگوار
        زیبا سرودید
        زنده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۵۶
        درود بر شما زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        عظیمه ایرانپور
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۰۸
        درود بر شما
        عالی بود
        اشک می‌ریزد و با اشک سخن می‌گوید :
        (غم بحران تفاوت کم نیست)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱
        درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        هنری داودیان
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۰۹
        شهرزاد برات پور استاد تنها، باور ازادی در دروغی زیبا غوطه ور است. برای چنین زاویه دیدی حد اقل باید ۵۰ به بالا داشت. احسنت بر قلم مسحور کننده تان
        درد پنهان را خدا داند که چیست
        او نیز زین دنیا در رفت دگر نیست خندانک
        شهرزاد برات پور
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۳۳
        درود بر شما بزرگواران ادبیات کهن پارسی، از لطفتان صمیمانه سپاسگزارم خندانک
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۳۷
        سلام برشما بانو شهرزاد خندانک خندانک
        ببخشید که باید خیلی زودتر از این ها خدمت می رسیدم ولی درسفر هستم و صد البته. کاهل که عذر خواهم.

        شعرتان زیباست و برگرفته از جوششی عمیق است،تنها مسئله ای کع کمی توی ذوق میزندعدم سطر بندی مناشب است که با تمرین و تجربه حل خواهد شد.
        درپناه حضرت دوست خندانک خندانک خندانک خندانک
        شهرزاد برات پور
        شهرزاد برات پور
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۹:۳۰
        درود بر شما و سپاس از نقدتان خندانک
        ارسال پاسخ
        مرضیه سادات هاشمی
        دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        م عبدی(رخ مهتاب)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیلوفر (دختر پاییز)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۱۱
        زیباست...موفق باشید
        شهرزاد برات پور
        شهرزاد برات پور
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۴۲
        درود بر شما و سپاس از حضورتان خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر ابوالفتحی
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ۲۰:۲۴
        سلام،بسیار زیبا سروده اید خندانک خندانک
        شهرزاد برات پور
        شهرزاد برات پور
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۶ ۰۶:۲۳
        سلام و درود بر شما و سپاس از لطفتان خندانک
        ارسال پاسخ
        فرهاد سالاری
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۶ ۰۹:۲۵
        زیبا بود درود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شهرزاد برات پور
        شهرزاد برات پور
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۶ ۱۹:۵۸
        سپاس از حضور و لطف شما خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3