سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
کم پیدایید؟!
همیشه زیباقلم می زنید اما این شعرتون
نسبت به اشعارخوبی که ازشمادیدم ضعیف بود
به عنوان یک رباعی همانطورکه خودتان هم می دانید
رباعی قالبی است که دردوبیت باید تمام منظورشاعربه مخاطب رسانده شودوبخصوص درمصراع آخرضربه ی اصلی رابزندتامخاطب اقناع شود
اما دراین شعرشما منظور شاعرخوب رسونده نشده واصلا من نفهمیدم درچه موردی دارید صحبت می کنید وموضوع رباعی چیه
وقتی که دربیت اول می گید
وقتی که نگاه قصه رارنگ زدیم
مخاطب می گه کدوم قصه؟ !
وبایدیادرابتدا یک پیش توضیحی می دادید ویادربیت بعد می گفتید کدوم قصه وصحبت ازچیه؟!
ویاوقتی که می گیدجایی که زمین به حرف مامی خندید
مخاطب می گه باخودش کدوم حرف؟ !
واینجاهم اقناع نشده درواقع ناتمام مونده شعرومخاطب راضی نمیشه وفقط ذهنش درگیر چون وچراها میشه
وپاسخی برای سوالات ایجادشده دردهنش پیدانمی کنه
چرازمین به حرف مامی خندید کدوم حرف؟!
من جوابمو نگرفتم والبته شایدم برداشتم درست نیست
ومعنای شعرازدرک من فراتره
به هرحال این فقط یه نظره وامیدوارم جسارتمو ببخشیدبرادربزرگوارم