آبگینه ی گلاب
تو را بخاطر
سرقت رایحه ی گلهای شب بو
به میان انبوه نرگسها و ریحانهای طراوت
تبعید خواهیم کرد
و باید در منتهاالیه سرزمینهای عطرآگین ختن
به دار گیسو آویخت .
تو را باید به جرم افراط در لطافت و ظرافت
به نوشیدن حَلاحِل شراب حَلال
از لبه ی مُذَهّب و آبگینه ی گلاب مجبور کرد .
شمعدانیها اصلا حق عرض اندام
در مقابل تو را ندارند .
من به آنهائیکه با چشم دل تو را می بینند
و چشمان صورت را درویش می کنند
اعتراضی ندارم .
دیدن تو سهم همه ی آدرسهای
دلسوختگان و محرومان
پهنه ی ازلی و تجلّی ست .
اشکهای وجود هر شمع
هر لحظه بخاطر هجران تو سقوط می کند .
چرا خارهای مراقبت را ملامت می کنید ؟؟
اگر خارها نباشند
دستان عصیانگر نامحرمان
در هر ثانیه هزاران
گل محمدی صلواتی را
پَر پَر می کنند .
خارها را ساقه ی گلهای سرسبد گلستانهای قمصر
به تدریس می نشینند
و از دانشگاه آزاد حفاظت محیط زیست تقطیرِ کاشان
فارغ التحصیل می شوند .
حفظ و نگهداری
و ترمیمِ میراث آلاله های سوخته
در موزه ی تاریخی قرون
بر همه ما واجب کفایی است .
نیاز به تصویربرداری از
قابهای نفیس موزه های معضلات اجتماعی نیست
شما می توانید در آن واحد و با یک چشم بر هم زدن
منظومه ی مظلومیت لاله های
سربه زیر زخم خورده را
بصورت زنده و مستند
ازشبکه ی سی بی اس تماشا کنید .
و در پیشگاه تریبون آزاد اندیشان
فریاد برآورید که
حق با گل است
حق با خار است
حق با حق است .
باقر رمزی باصر
مثل همیشه متفاوت
بسیارزیبابود