سایه

بدون شک استادسایه یکی ازبهترین شاعران وطنمان هستند واین برکسی پوشیده نیست ممنون ار آقای رمضانی عزیز وتقدیمی زیباشون
ولی موضوعی که دراین صفحه توجه مان راجلب کرد بحث وکشاکش دوستان دراستفاده ازتخلص شاعران بود
ببخشید که دخالت می کنم البته اما،
من فکرنمی کنم اینکه تخلصها شبیه هم باشه مشکلی ایجادکنه تازه مگردرهمه جای جهان مدنیست که اسامی افراد بزرگ رابر روی فرزندانشان می گذارند واین اتفاقن نه تنهابدنیست نشانه ی علاقمندی افراد به ان شخص است ودرواقع شخصیت اورابیشتربالا می ببرد
همان طورکه می دانید تخلصهای گوناگونند ودربرخی موارد این تخلصها به هم شباهت دارند و اصلن درادبیات ماجایی ندیده ایم که بگن چراتخلص کسی رابرداشته اید هرکسی به اقتضای حال وهوای اشعارش وروحیاتی که دارد می تواند ازکلمه ای که دوست دارد به عنوان تخلصش استفاده کند
مثلن تخلص باران- بهار- که بسیاری ازشاعران هم استفاده مشترک کرده اند وماندیده ایم که کسی اعتراضی کند مثل نامها که هزاران نفردرآن مشترکند!
ودلیلی نمی بینم که کسی رابه این خاطربخواهیم سرزنش یا توبیخ کنیم
سرقت که نکرده اند ازاسمی خوششان آمده وازان استفاده کرده اند اگر شعرانهارابه نام خود ثبت کنند بداست وسرقت است اما استفاده ازتخلصشان درکناراسم واقعیشان چه ایرادی دارد به نظرمن که چیزمهمی نیست ! تازه اشعار استادام بزرگ راهمه میشناسند واستفاده ازتخلصشان به آنها ضربه ای نمی زند فقط شاید ازروی علاقه باشد ویاشاید هم بدون هیچ دلیلی همان طورکه بانو فاطمه باقری هم گفتندکه من به این اسم مستعارمشهورم خب هیچ اشکالی نداره اگه اینجوری باشه فامیل حافظ کلن درایران زیاده و نمیشه خرده گرفت که چراسم حافظ را انتخاب کرده اند واین هیچ مشکلی ایجاد نمی کنه .....

سلامی دوباره برتمام دوستان عزیزم
لازم دیدم برای روشن شدن اظهارتم که دوستان رادچاراشتباه نکنه عرایضم راکامل ترکنم تخلص یه سلیقه ی شخصیه استفاده ازهرکلمه ای هم آزاده تابه حال کسی نگفته چرا کسی تخلص مشابه داره گرچه که بهترهمینه که تقلیدنکنیم و مشابه نباشه ببینیدعزیزان من نوعی خودم به شخصه اگر واقعن بدانم که تخلصی راقبلن کسی استفاده کردم اصلن استفاده اش نمی کنم گرچه دربسیارازموارد الان هم می بینیم که تخلصها مشابه شده ومشکل زیادی هم ایجاد نکرده ولی همان بهترکه متفاوت باشه اما درمورد تخلص شاعرانی مثل سعدی وفردوسی و حافظ خب معمولن هیچ کس این القاب رو انتخاب نمی کنه چون اولن قدیمیه این القاب ودومن خیلی هم معروفه وخنده داره کلن ومختص خودشونن هست اما القابی مثل باران بهار سایه مهتاب آفتاب وخبیلی ازصفتها واسامی هستند که بسیار زیاد به عنوان تخلص انتخاب شده اند ودرهمین سایت اگه نگاه کنیم تخلص باران زیاده واین اشکالی نداره یاسایه یه اسم زیبا ودوست داشتنیه که بیشترشاعران دوسش دارند واگرهم تخلص استادابتهاجه کسی هم که استفاده اش کرده مطمانن قصد بدی نداشته این کلمه زییاست وشاعرانه خدای نکرده نرفتن اسم کامل استاد واشعارشون روبرای خودشون برداشتن واین مشکلی هم نداره اما به نظرخودمن برای اینکه بعدها اشتباه نشه وشعرشاعران بهم قاطی نشه هم همون تخلصها متفاوت باشه بهتره ..............
وگرنه استفاده ازهرکلمه ای به عنوان تخلص آزاده مگه اینکه ازاشعاران شاعرهم به نفع خودشان بهره برداری کنند که چنین موردی دیده نشده درسایت ما........

بسیار عالی
احسنت درود ها بر شما شاعر عزیز.
بی شک که استاد سایه ستاره ی تابناک شعر و ادب پارسی است.
و شاید در حال حاظر کسی به بزرگی این شاعر فرهیخته در ایران نباشد.
حقیقتا حافظ معاصر لقبی است که سایه را میتوان به آن نام صدا زد.
اما سوال من از دوستاتی که نام سایه رو برداشتند و به عنوان تخلص خود استفاده میکنند این است که انگیزه شان چیست؟

شاعر فرهیخته جناب احمدی عزیز
در پاسخ به نقدتان باید عرض کنم شاید انگیزه شاعر عزیزی که تخلص سایه را انتخاب کرده است این باشد که ارادت خودرا به استاد ابتهاج نشان دهد.
به نظرم در ادبیات وگنجینه عظیم شعر محدویتی نیست وهر شاعری با هر تخلصی می تواند فعالیت کند حتی اگر تخلصش با شاعر مشهوری مشترک باشد.
تخلص یک شاعر مربوط به احساس یک شاعر است که امکان دارد به احساس استاد ابتهاج نزدیک باشد و آن را انتخاب کند.
درهر صورت این نظر حقیر است واساتید محترم شاید نظر دیگری داشته باشند.
سپاسگزارم

با سلام خدمت جناب صاد(که تلخصشان ابتکار خودشان نیست جناب فرشاد صفری مدت هاست این تخلص را برگزیده است)
اما در پاسخ به شما عارضم که اینکه کسی نظرش به هنرمندی نزدیک باشد خیلی خوب است که من اسمش را تقلید میگزارم. ما در تاریخ مقلدان موفق بسیاری داریم. از شخص خاقانی و بیدل گرفته تا خود وحشی بافقی که جملگی از استاد سخن سعدی تقلید کرده اند.
اما این دلیل نمیشود که اسم و رسم شاعررا بردارند چون علاقه مند به او هستند.

با سلام خدمت عزیزان شعر ناب که حضورشان مایه ی خرسندی و امتنان من است
دوستان بزرگوار اگر بنده میدانستم که یک تقدیمی که نشان ارادت من به استاد ابتهاج است این همه حاشیه به دنبال دارد شاید امتناع میکردم از منتشر کردن ارادت خود.
اما بازهم سپاسگزارم که تشریف آوردید

سلام و درود حضور دوستان شاعر و نویسنده

قصد ادامه دادن بحث و پرداختن بیشتر به این موضوع را نداشتم اما مطالبی مطرح شد که لازم دیدم بار دیگر در این مورد بنویسم.

فرمایش شاعر عزیز جناب رفیعی در مورد نام نهادن اسامی ائمه اطهار صحیح است اما نام نهادن القاب و کنیه های ایشان به ندرت اتفاق می افتد و شاید هرگز...
چه کسی را سراغ دارید که اسمش امیر المومنین باشد ؟چه کسی اسمش امام زمان است؟ چه کسی اسمش جواد الائمه است؟

و اما بانو محترم عجم،
درست است که استفاده از نام شاعران بزرگ مرسوم است اما
1)هیچکس از آن به عنوان تخلص خود استفاده نمیکند و به عنوان نام یا نام خانوادگی خود از آن استفاده میکنند.
2)حافظ و سعدی متعلق به قرن های 7 و 8 بوده اند بنابراین امکان پیش آمدن سوتفاهمی وجود ندارد،اما استفاده از تخلص یک شاعر مطرح معاصر و بخصوص در قید حیات ذهن ها را به سمت سو استفاده ار آن شاعر میبرد که البته شاید در مورد بعضی این سخن صادق نباشد و قصدی نداشته باشند ( من هم در کامنت نخست به شخص خاصی اشاره نکردم)
3) لطفا نام یکی از شاعران قرن های قبل که از تخلص شاعر دیگری استفاده کرده باشد را اعلام کنید.

دوستان لطفا قبل از پاسخ به این کامنت کمی بیاندیشید،اگر باز هم معتقد بودید برداشتن تخلص شاعر دیگری به علت علاقه مندی سرقت ادبی نیست،نفس عمیقی بکشید و بی درنگ به انتشار اشعار و مطالب دیگران که به حال و هوا و علاقه ی شما میخورد با نام خود بپردازید،خوشبختانه یا متاسفانه کپی رایت در ایران وجود ندارد پس از بابت مسایل حقوقی هم ذره ای نگرانی به خود راه ندهید.

تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود...

با سلام خدمت عزیزان بزرگوار...
عرایضی داشتم
از جهتی با جناب احمدی موافقم آن هم از این جهت که بعدها مثلا سال ها بعد نشود دوشاعر را از هم سوا کرد!
از جهتی هم با دوستان موافقم آن هم از این جهت که انتخاب نام شعری یا همان تخلص مسئله ای شخصی است و افراد به صلاح دید خود این مهم را انتخاب میکنند.
از زاویه ای دیگر هم که دوستان فرمودند باعث ارج نام شاعر صاحب نام میشود هم باید گفت که در جهاتی هم ممکن این اتفاق نیفتد و با پدیده بالعکس روبرو شویم.
پس به نظر این حقیر نمیشود به این آسانی درباره مسائل قضاوت کرد و دیگران را به صلابه کشید!
پس شاید نتوان اینقدر صریح اختیار را به شاعر داد و یا آنقدر محکم اختیار را از وی سلب نمود.
هرچند که فردی مثل هوشنگ ابتهاج از نظر این حقیر و همانطور که خودتان هم اشاره کرده بودید از حافظ و سعدی کمی ندارد وضمن توانایی و چیره دستی در شعر کلاسیک که مثل آن در شاعران معاصر کشور نیست،در شعر نو هم تسلطی بس شگرف و حیرت انگیز و قابل تحسین دارد.پس شاید از این جهت بشود او را بالاتر از این حرف ها هم برد.
در مجموع من فکر میکنم اگر به سایه بگویند ده ها نفر از تخلص شما استفاده میکنند همه ی آنها را غرق بوسه خواهد کرد...

در خصوصی هم گفتم جوابی نگرفتم پس از آنجایی که همیشه اینجا هسید بگزارید اینجا بگویم:

جناب صفایی (صاد!!!)

از آنجایی که گویا کماکان خود را مبتکر تخلص صاد میدانید لازم دیدم شما را با دوستانی که بسیار قبل تر از شما این تخلص را برگزیدند و شما ناجوانمردانه و به دور از اخلاق آن را به نفع خود مصادره کردید،آشنا کنم:

1)جناب آقای صادق علیزاده که از سال 86 اشعار خود را با نام صاد در فضای مجازی منتشر کرده اند.
http://saaad86.blogfa.com/

2)جناب فرشاد صفری که از سال 94 با این نام فعالیت میکنند.
http://shereno.com/51831/46454/

3)نمایش تغییرات غم‌انگیز زندگی آقای صاد در آبان ماه سال 91:
https://www.tiwall.com/theater/aqaye-sad

4)مسابقات دانشگاهی آقای صاد که در سال 92 در ایران برگزار شد

5)شخصیت آقای صاد که در کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب حضور داشت.

و نمونه های فراوانی که پیدا کردن آن ها چندان سخت نیست و با یک سرچ در گوگل یا هر جای دیگر قابل دسترسی و مشاهده اند...
البته اگر وجدانتان اجازه دهد...


#ادبیات_را_آلوده_نکنیم