دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر وحیدغفاری(فردین)
آخرین اشعار ناب وحیدغفاری(فردین)
|
شکایت،شکوه و صد گله دا م * به تو گفتم ،عوض کن روز و حالم تو گفتی ،من برات عین خدایم * دلیل اشک و شوق و گریه هایم تو گفتی این چنین عاشق نبودم *گره خورد،عشقتو به تار و پودم تو گفتی عاشقم شو ،سروری * بزار منت،واسم بالاسری کن تو گفتی،هرچه گفتم،همش همین بود * نگفتی خنجر از پشت،در کمین بود بمن گفتی وفادارم به عشقت * کنیم عشق بازی و غم غصه ها،بعد به تو گفتم که عشق،بازی نداره* گریبان گیر و هیچ شوخی نداره ولی تو بازی کردی و سوزوندی * تو مهر عشق رو ، رو یخها کوبوندی همه احساس من،عاشقی بودش * نداشتم کاری با فایده،سودش حقیقی بود همه ابراز قلبم * بگو از نعمت عاشقی صلبم تو سوزوندی،ولی در واقع سوختی * نکردی عاشقی،عشقت فروختی
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون از لطفتون.خوشحالم از اینکه جنابعالی ترانه ی بنده رو خوندین و بیشتر از اون نظرتون منو خوشحال کرد. | |
|
سلام.درود بر شما. جنابعالی لطف دارید.میدونم ترانه هام ایراد داره.خوشحال میشم راهنمایی کنین. | |
|
مرسی و ممنون از نطرتون.مستدام باشی. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه زیبایی است