چشمان طماع
متمولان کثیف عرشه ی دلار
به بزرگترین اقیانوسهای یورو
شیرجه می روند
واز دریای امیدواری کاذب حیوانات آدم نما
را برای اوامر خود تور می زنند .
پیکره ی به اصطلاح حمالان
گروه های مظلوم
در گذرگاه تالار فولاد و چدن
به گالوانیزه تبدیل شده اند .
در پشت ویترینهای بورس
چشمان طماع گود رفته ی
ملاکان و بنکداران افیونی
به تماشای گاوصندوقهای
طویل القامت نسوز خیره مانده است .
.
.
س س س سلام آ آ آ آقا . . . . . .
کا کا کا کارگر ن ن ن نمی خواهید ؟؟
هنوز نه
.
.
نزدیک است از رنگین کمان
کراواتهای جاده ی ابریشم
استفراغ کنم
رمزهای رومی گاوصندوقهای رمزی
برایم سنگین تر از آهن است .
سیزده کلید برای یک قفل ؟
قرمز ؟
مشکی ؟
ست کردن رنگهای تیره با تالارهای مجلل
مرا به تفکر وامیدارد که
اگر برگهای درختان قرمز بودند
چه می شد ؟؟
.
.
در همهمه بازار گاوهای آهنی
.
.
آهای پیره مرد !!
چقدر میگیری این صندوق را
بالا ببری ؟؟
.
.
.
. . . . و
و من کمرم ، زیر بار
چقدر میگیری ؟؟
شکست .
شما این لبخند را معنا کنید
باقر رمزی باصر