جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
|
به نامِ یگانه سرایندهی دیوانِ آفرینش!
تا وقتی که، پرنده
پرمی کشه تو ابرا
تا وقتی گُلِ خنده
میشکفه روی لبها
احساسِ زیبای عشق
میشه توو سینه پیدا
باور دارم زندگی رو
قصه ی پایندگی رو
***
تا وقتی دنیا میشه
پر از صدای پرواز
تا وقتی آوازِ دل
میپیچه توو پرِ راز
تا وقتی که من و تو
هستیم دو یارِ همراز
باور دارم زندگی رو
قصهی پایندگی رو
***
تا وقتی که من و تو
هستیم دو یارِ همراه
با پای عاشقیها
میریم توو عمقِ رویا
یه لحظه؛ حتّی یه نیگاه
نمیشیم از هم جدا
باور دارم زندگی رو
قصّهی پایندگی رو
***
وقتی صدای احساس
میمونه در پشتِ در
وقتی که این دل میشه
آواره وُ در به در
دیگه باید بدونم
نمیخوای پیشت بمونم
از این دلِ عاشقم
برات قصّه بخونم
***
وقتی نفَس، نفَسهام
جاری میشن با اشکام
صدای هق هقِ بغض
میپیچه توو سینه مدام
دیگه باید بدونم
نمیخوای پیشت بمونم
از عشق و از عاشقی
واسِ دلت بخونم
***
وقتی همَش، بغض میشه
صدای احساس من
وقتی که دیگه چیزی
نمیمونه واسِ من
وقتی دیگه وجودی
نمیمونه واسِ من
حتّی شعر و سرودی
نمیمونه واسِ من
دیگه باید بدونم
نمیخوای پیشت بمونم
از احساساتِ قلبم
واسَت آواز بخونم
***
وقتی توو دل میپیچه
موجِ صدای گریه
وقتی که من محو میشم
تویِ هوای گریه
وقتی که من ذوب میشم
تویِ فضای گریه
وقتی که من میمیرم
با هوی و های گریه
دیگه میدونم برات
یه کاهِ رفتنیاَم
میخونم از توو چشمات
نگاهِ رفتنیاَم
دیگه باید بدونم
نمیخوای پیشت بمونم
از دلِ دیوانِ دل
شعری برات بخونم
***
زهرا حکیمی بافقی، (الف_احساس).
________________________________________
*_*
گاهی سپید
گه آزاد
گاهی غزل
گه یک ترانهی شاد
اینها، همه
بهانهی احساس من است
سرایشِ عاطفهها را
زهرا حکیمی بافقی
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد فرزانه سید بزرگوار به محفل شعر مهر بانو حکیمی خوش آمدی سلام
| |
|
درود مهربانوی نازنینم! سپاس از مهر نگاه گرم شما! | |
|
كسي كز عشق خالي شد فسرده است گرش صد جان بود بي عشق مرده است
نظامی | |
|
درود سپاس از نگاه گرم شما | |
|
هزاران پــــــــرده بر قانون عشق است به هريك نغمه ها ز افسوس عشق است
وصال شيرازي
| |
|
از قصّه ی من و تو در شهر، های و هوئی است من عاشقم تو معشوق؛ اين های و هو ندارد
ضيائی | |
|
سپاسگزارم از شما! سپاس از کامنت زیبایتان! | |
|
شاعر فرزانه جناب مطوری خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است چون جمع شد معانی گوی بيان توان زد
حافظ | |
|
سلام یزرگوار! سپاس از نگاه ناب شما! | |
|
شاعر فرزانه جناب زرتاب خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
هر چه گوئی آخری دارد به غير از حرف عشق كين همه گفتند و آخر نيست اين افسانه را
وحشی بافقی | |
|
مستم ز مي عشق چنان كز پس مرگم صد ميكده از خاك من آباد توان كرد
صفائي نراقي | |
|
درود بر شما! سپاس از مهرتان! | |
|
شاعر فرزانه جناب محمد علی نعمتی (حقیر) خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
عشق پيش ازاجلم كشت وبه مردن نگذاشت شاد ازاينم كه مرادوست به دشمن نگذاشت
شوشتري
| |
|
شاعر فرزانه کوروش راد خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
سپاس از شما | |
|
بشوي اوراق اگــــر همدرس مائي كه علم عشق در دفتــــر نباشد
حافظ
| |
|
درود بر شما سپاس از مهرتان | |
|
عيبم مكن از عشق كه در مكتب ايّام آموخته بودم به از اين گر هنري بود
عبرت نائيني
| |
|
غير از گهر عشق كه پاينده و باقی است باقی همه چون موج ز دريا گذرانند
صائب تبریزی
| |
|
شاعر فرزانه جناب یاسین اقبالی خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
از پريدنهای رنگ و از تپيدنهای دل عاشق بيچاره هرجاهست رسوامیشود
سالك يزدی
| |
|
شاعر فرزانه جناب عبدالوهاب خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
حريم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است كسی آن آستان بوسدكه جان درآستين دارد
حافظ | |
|
شاعر فرزانه جناب خسروی غرد خوش آمدی به محفل شعر مهر بانو خانم حکیمی سلام | |
|
ديده از اشك و دل از داغ ولب از آه پر است عشق در هر گذری رنگ دگر می ريزد
صائب تبریزی | |
|
كرده ام عهد كه كاری نگزينم جز عشق بی تأمل زده ام دست به كاری كه مپرس
صائب تبریزی | |
|
عمر اگر يک روز عاشق بوده ای از حساب زندگانی روز حشر آسوده ای صائب تبریزی | |
|
آنكه خونين دل از آن غنچه دهان است منم وآنكه چون بلبل ازآن گل به فغان است منم
نیکی اصفهانی | |
|
سلام گرامی سپاس از مهر نگاهتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شرمنده همیشه این روز ها دیر میرسم ببخشید