سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
🔴
شاعر که باشی گرگ های پشت پرده
حتی صدا حتی تمامت را چریده
بر روی حلقت توله های انتحاری
مصرع به مصرع شعرهایت را دریده
شاعر که باشی نعش تو در زیر باران
خط میکشد بر دفتر خیسِ خیابان
بُمبی سرت را منفجر کرده ولی تو
دنبال خودکار خودت هستی به قرآن
#سید_هادی_محمدی
شعری پیش رو داریم از استاد بانو حکیمی که ان شاء الله چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.
🔴 توان هرس کردن امتیاز شاعری
خیلی از کسانی که دوست دارند شعر بگویند و حتی برخی از شعرا پس از زایش شعر آن را رها میکنند و برچسب جوششی هم بر آن زده و نوشته ای را پر از ایراد تحویل مخاطب می دهند
البته باز اینان دو دسته اند
🔶 دسته ی اولی که تا برایشان ایراد گیری میشود با جان و دل می پذیرند و درصدد رفع مشکل بر می آیند
🔶 و اما امان از دسته ی دوم که ژست استادی میگیرند و اباطیل خود را نوع آوری و فراساختاری میدانند و بر جهل خود پافشاری میکنند که اینان قطعا و حتما به فرموده ی قرآن کریم ( یحمل اسفارا) هستند و شکر که در دانشگاه شعر ناب وجود ندارند
روی سخنم با دسته ی اول که در سایت وزین شعر ناب کم نیستند می باشد که در نظر داشته باشند شعر هرچه جوششی باشد باید پس از سرایش بیات شود و پس از گذشت زمان، شاعر به آن مراجعه و با توجه به داشته های خود در صدد اصلاح شعرش برآید
👈 البته دوستانی که در ابتدای راه هستند می توانند با مراجعه به بخش ویراست سایت مشکل خود را حل کنند
استاد بانو حکیمی از آن دسته شاعرانی هستند که هم علم کافی در زمینه ی شعر را دارند و هم استعداد سرایش را و این دوبال مهم به ایشان قدرت فوق العاده ای در ساختن و پرداختن شعر داده است
تا آنجایی که دقت کرده ام همیشه قوانین مربوط به شعر حتی املای درست کلمات را مراعات فرموده اند و این جای تبریک به ایشان دارد.
با این مقدمه میرویم سراغ شعر
🔴 هرمنوتیک در شعر
هرمنوتیک یا علم تأویل در شعر نیازمند دیدِ باز مخاطب و اشرافیت کامل او بر مقوله ی شعر است اگر همهی المان ها در شناخت معانی شعر دست به دست هم ندهند نمیتوان از شماتیک شعر سر درآورد.
🚩
حسّ عطش، زیباسُرای زندگانیست
با عاطفه، زیبا، سَرای زندگانیست
عطشی که بانو حکیمی از آن به عنوان زایشگاه سُرایش نام برده اند نیازمند تحقیق و بررسی کلامی و فلسفی و زبانی در شعر است.
البته در ادبیات غرب علم هرمنوتیک را منوط به هیچ قانونی نمی دانند و تأویل در شعر را زاییده ی متغیرهایی می دانند که در طول زمان با توجه به جوامع عوض میشود.
باید بگویم حوزه ی عمل هرمنوتیک تا جایی که معنا و لزوم فهم آن در کار است امتداد دارد اما در ادبیات مشرق زمین این علم به پارامترهای زیادی بستگی دارد و خود شاعر و توان وی در انتقال مفاهیم از ذهنیت به عینیت نقش کلیدی دارد
بارها در نقد های قبلی ذکر کرده ام که تأویل شاعر و مخاطب اگر مماس بر هم باشند این بُرد شاعر است هرچند در اشعار آوانگارد و پسا مدرن که سوغات غرب برای ماست تأویل کمی فرق میکند و گاها معنا گریزی بر پیکره ی شعر امتیازی است گزاف و مضاف
🔴 اختیارات شاعری گاهی آفت شعر است
نصیر الدین محمد بن محمد طوسی در کتاب معیار الاشعار به صراحت عنوان داشته که (لغات در رزانت و خفت مختلف است چه تازی مثلا به قیاس با پارسی به رزانت و ثقل نزدیک تر باشد و پارسی به خفت مایل تر و اسباب اختلاف با ماهیات حروف باشد و آن چنان باشد که حروف مستعمل در برخی لغات از مخرج دشوارتر باشد.)
گفتنی است این نظر تاثیر مستقیمی بر وزن شعر و همچنین اختیارات شاعری که تدوین شده دارد.
خیلی ها فکر میکنند که تا نام اختیار شاعری بر مطلبی و قانونی گذاشتند شاعر مجاز است در همه جا و در هر حالتی از آن استفاده کند حتی به بهانه ی خدشه وارد شدن بر وزن و آخر سر هم عنوان کنند ایراد از خوانش مخاطب است و برای وی نسخه بپیچند.
وقتی قاعده ای به صورت اختیار، ممهّد شد باید به آثار آن قاعده در شعر توجه کرد و اختیار و چراغ سبز واضع، بر این معنا نیست که از خیابان شعر با وجود چراغ سبز رفت زیر تریلی آن هم هجده چرخ
هر چند نامش اختیار است اما تاثیر کلی آن را باید بر شاکله ی شعر دید و شنید وگرنه شعر ما در بطن خود سقط میشود
شاعر باید علم تعرف معایب و خلل های وارد بر شعر را بشناسد تا بتواند از قاعده ای یا اختیاری در ساختار استفاده کند.
خوشبختانه استاد بانو حکیمی جزو آن دسته شاعرانی هستند که با علم بر موارد مذکور از اختیارات بهره می گیرند و این راز خوش آوایی اشعار ایشان است
شاعر حتما و قطعا قبل از استفاده از اختیاری باید به همجواری کلمات در شعرش دقت کند، ممکن است کلمات به درستی بر نخ افاعیل چیده شوند اما آن بازخورد موسیقایی از شعر حاصل نشود و این همان عدم توجه شاعر به حسن همجواری کلمات است که همیشه در نقد ها داد زده ام.
بحث وزن و ماهیت آن و استعمالش در ایقاعات، هنری است که نیازمند تتبع در
منابع مختلف دارد و تنها با اتکا به نظری و کتابی نمیشود قاعده ی کلی در آن صادر کرد. پس به یاد داشته باشید که
در استفاده از اختیارات شاعری مهم ترین
المان و بحث، برهم نخوردن موسیقی شعر است چرا که شعر کلامی است موزون و موسیقایی و قواعد مختلف از قبیل قافیه و ردیف و غیره و غیره کمک به این مهم میکند.
🔴 نمود مکتب وقوع در شعر بانو
الهه ی احساس
مکتبی که از اواخر قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم رواج پیدا کرد مکتبی بود با نام وقوع که از شاخصه های اصلی آن سادگی و بی پیرایه بودن و استفاده نکردن از صنایع پیچیده ی ادبی بود شعر وقوع علیرغم ساده بودنش مضامین والایی را یدک میکشد و در آن عنصر غالب عشق است و عاشقی
از اولین مصراع های غزل بانو حکیمی این جریان حاکم است و از ابتدا با عباراتی نظیر، حس عطش، عاطفه، شور شادی، جام مواج، دریای وفا، صدا کردن هو، بغ بغوی کبوتر، طبیعت پرشور، امیدواری و غیره در حیطه ی شعر وقوع وارد شده است.
حسی که در این غزل وجود دارد و توصیه های زیر پوستی شاعر برای عشق ورزی و توجه به جهان زیست نمود شعر وقوع را بیشتر کرده است.
حتی مقوله ی وحدت و کثرت هم که در اشعار وقوع حائز اهمیت است درشعر خانم بافقی موج می زند و جهان بینی شاعر را تمام و کمال نشان میدهد.
وقتی اجزای اولای شعر موزون حروف متحرک و ساکن است شاعری که در دنیای وقوع گام برمیدارد باید از تبدیل شدن شعرش به نثر جلوگیری کند هرچند ساده مینگارد اما باید آنقدر استوار بسراید که از حیطه ی شعر خارج نشود.
همان کاری که استاد بانو حکیمی در این غزل پر از شور و نوا انجام داده اند و علیرغم سادگی و زبان عامه فهم چنان دژ محکمی بنا نهاده اند که خللی بر شعر بودن آن وارد نمیشود و با مرور افاعیل و تفاعیل شعر حس طرب به مخاطب دست میدهد.
🔴 نظریه ی نظم جرجانی در شعر
عبدالقاهر جرجانی، دانشمند و بلاغی معروف ایرانی، در کتاب دلائل الاعجاز نظریه خود را درباره ی نظم شعر به تفصیل بیان کرده است.
شناخت سره از ناسره در شعر و اینکه عیار کیفیت اشعار چیست مطلبی است که منتقدان و دانشمندان زیادی درباره ی آن بحث کرده اند.
از دیدگاه جرجانی، امتیاز هر اثر ادبی برجسته، به سبب وجود نظم در آن اثر است حال این نظم چه باشد و چه آن را تعریف کنیم.
نظم حاصل از این دیدگاه چه از نظر لفظی و چه نحوی و چه معنایی همه و همه مستلزم وجود برخی پارامترها در شعر است که اگر همه ی موارد در نظر گرفته شده هم را نپوشانند شعر اتفاق نمی افتد.
از جمله در شعر موزون وجود
مراعات النظیر ها، قوافی، ردیف، وزن درست، کلمات به جا و کلیدی و….
باعث پیدایش نظم میگردد.
در شعر بانو حکیمی وجود ردیف
( زندگانی ست) و همچنین قوافی درست و رکن مستفعلن و مراعات النظیر هایی مانند (سَرا، زندگانی) ( جام، میگون)
( بغ بغو، کبوتر) و استفاده از صنایعی مانند جناس، واج آرایی، جان بخشی،
ازدواج، اغراق باعث نظم خوش آیند مخاطب شده است.
اذا عجز الانسان عن شكر منعم فقال جزاک الله خيرا و قد كفی
برای استاد بانو حکیمی آرزوی موفقیت دارم.
یا حسین بن علی
سید هادی محمدی