سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      \.خواب دیدم که تو را میکشتند\

      شعری از

      محمد حسن ایوبی

      از دفتر گام های عاشقی نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۵ ۲۲:۳۵ شماره ثبت ۵۲۷۶۷
        بازدید : ۷۶۳   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب محمد حسن ایوبی

      خواب دیدم که تو را میکشتند. . . جمعی از مردم شهر. . . باز فهمیدند که من عاشق شدم. . . باز فهمیدند که دلبستگی ام بسیار است. . . یک سپاه از مردمی بس پافشار. . . رو به روی من تنها. . . که به همراهی زن ها حتی. . . و به همراهی کودکان خشمگین بودند. . . چه صف آرایی وحشتناکی. . . و چه بیچاره شدم در این میان. . .! چهره ها بسیارند. . . چشمها آلوده. . همگی اما شبیه آشنایی بودند. . . آن ها، شبیه مجنون. . . شاید ،شبیه فرهاد. . . شاید شبیه دیوانه تری بودند و من. . . من. .. آری همگی من بودند. . . خواب دیدم که تو را می کشتند. . . نه که من. . .سپاه من! پس تو را میبردند. . . پس همین من ها ترا ازکف من میدزند! اما. . . آن زنان و مردهای کوچک و بزرگ چرا؟ مظطرب بودند و زرد. . . از نگرانی مردی مثل من! دستها،پاهایشان در غل و بند. . . و همه حراسشان بود، از یک کلمه! ترس. . .! این همه من های نابووودگر خشمگین را. . . من خودم از جنس وحشت ساختم. . . پس عزیزم شاید. . . خواب دیدم که تو را میکشتم. . . ترس از دست دادنت جان دلم. . . نه که در خواب. . . در این ثانیه های عمر کم! میرباید عشق را از قلب من. . . و همین "ترررس"مملو میشود بجای عشق. . . و نمیدانی که چندین سال است. . . وحشت نبودنت. . .ندیدنت! ترس از دست دادن نگاه چشمان سرت. . . و دگر چشم های تو در خانه ی امن دلت. . . که در این کابوس ها و چه در رویا ها و چه در وقت سرودن های بی نشاط من. . . من و ما را میکشد.!! ✍محمدحسن ایوبی 1395/10/12-دوشنبه
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷
      خندانک خندانک خندانک
      محمد حسن ایوبی
      محمد حسن ایوبی
      يکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ ۰۲:۰۴
      سپاس بانو خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد علی نعمتی  (حقیر)
      پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۰۶:۱۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      زیبا و خواندنی بود
      دستمریزاد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد حسن ایوبی
      محمد حسن ایوبی
      يکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ ۰۲:۰۹
      درود بر شما!زیبا خواندید
      موید باشید خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      لمیا_سبتی پور(سلطانی)
      پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد حسن ایوبی
      محمد حسن ایوبی
      يکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ ۰۲:۱۰
      سپاس بانو خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      صحبت  پارکی ( صُبی )
      پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۱۰


      گرامی شاعر
      مانا مانی باشعر
      متشکرم
      سلام
      محمد حسن ایوبی
      محمد حسن ایوبی
      يکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ ۰۲:۱۴
      درود جناب!سپاس از شما بزرگوار. . .شماهم همچنین خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      امارفا - آمارگیر رایگان سایت
      3
      در حال بارگذاری