شنبه ۸ دی
|
دفاتر شعر امیر اصفهانی(دلقک)
آخرین اشعار ناب امیر اصفهانی(دلقک)
|
خشکیده گلو،،کامم
زهر است ،می جامم
اشکم همه دلدارم
فریادوفغان کارم
با بخت سیه پیشه
همصحبت من تیشه
عشقم همه تنهایی
محکوم به رسوایی
طوفان پریشانی
اندوه پشیمانی
این اشک سراسیمه
شومینه بی هیمه
این حسرت جانسوزم
اقبال سیه روزم
دستان پراز پینه
صدخنجر برسینه
این پیکر فرسوده
این بودن بیهوده
قلبم همه بشکسته
از دشنه بی دسته
روزم شب ظلمانی
شب روز پریشانی
مغموم و دل افسرده
درگور زمان مرده
در کشمکش هستی
سرگیجه بد مستی
شعرم غزل زاری
عمرم همه بیماری
لبها زسخن دوزم
سازم،سخن سوزم
اشکم رود از دیده
این دیده رنجیده
من زنده و در گورم
حیران به کف زورم
پامال ستم،اندوه
برشانه غمم چون کوه
من شعبده باز درد
باگریه نگاه سرد
من گور کن پیرم
از عمر خودم سیرم
نانم همه خاک الود
یک زندگی نابود
با پشت دوتاگشته
از گور، دلم خسته
من شاکی و درمانده
نه مرده و نه زنده
من گور کن پیرم
از عمر خودم سیرم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.