سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        بقايا

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر صد غزل از کوچه دیوانه ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۲۴ شماره ثبت ۴۸۸۳۶
          بازدید : ۵۵۹   |    نظرات : ۵۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        سلام و عرض ادب به همه اساتید
        لطفا از نظرات و نقدهای خودتان مرا بی نصیب نگزارید ممنونم
         
        بقايا   :

        يوسف اينجا حرم امن زليخاست بيا
        اين ندا از شكم مادر حواست بيا
         
        واعظان در شرف شهر همه منتظرند
        گرچه اين قاعدگي از همه پيداست بيا
         
        موعد وصل تو با ديده يعقوب كجاست
        بي گمان در صدف گوهر فرداست بيا
         
        دم زنم من ز رداي تن ات اي سرو بلند
        خون معروف جگر در من هويداست بيا
         
        آتش خشم مرا از لب جيهون مچشيد
        كين همان مائده ي خشك بقاياست بيا
         
        تا به آغوش تو من بار دگر سر بنهم
        اين تن آغوش خلاء وار و شكيباست بيا
         
        ار كه در درگه حق موعدت اين است برو
        ورنه اين جمعه  گل و لاله مهياست بيا
         

        باقر رمزی باصر
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۲
        تا به آغوش تو من بار دگر سر بنهم

        اين تن آغوش خلاء وار و شكيباست بيا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود داداش باصرعزیز
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۵۶
        آتش خشم مرا از لب جيحون مچشيد خندانک خندانک خندانک درودبزرگوار
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۴۶
        درود دوست عزیز
        جناب باصر مهربان
        غزلی ناب و زیباست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید سلیمی بنی
        دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۱۰
        درود بر جناب باصر عزیز
        اگر به خاطر داشته باشید ، قبلا هم برایتان نوشته بودم .
        به نظر بنده از درونمایه ی اشعارتان می توان افکار اهل عرفان و تصوف را دریافت . قضاوتی در مورد چگونگی این افکار نمی کنم ولی یک مسئله را باید مد نظر داشته باشید برادر عزیز .
        هرچه بیشتر مطالعه کنید ، افکارتان متمرکزتر می شود . به قدری متمرکز می شود که در هم فرو میریزد و دوباره با مایه پرتری شکل می گیرد . با ادامه ی مطالعه این تصحیح و فرو پاشی مرتب تکرار خواهد شد . البته نه فقط برای شما بلکه برای بنده و شاید دیگران نیز همین گونه است . این روند را ادامه بدهید . بسرایید . آزمون بدهید و خطا کنید و اصلاح بفرمایید که برای هیچ کس نسخه ای بهتر از این نمی توانم بپیچم .
        به امید موفقیت و درخشش جنابعالی
        عزت زیاد
        محمد علی سلیمانی مقدم
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۳۶
        درود بر شما
        خندانک خندانک
        حسين شادمهر
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۳
        درود جناب باصر عزيز
        شعر زيبايتان در قالب غزل را خواندم. دست مريزاد.
        با زباني فاخر و كلاسيك سروده‌ايد كه نشان از عمق مطالعه شما در ادبيات كهن را دارد. شايد بد نباشد به "زبان" شعر كمي دگرگوني بدهيم و در استفاده از واژگان و اصطلاحات و تصاوير علاوه بر خلاقيت و نوآوري از زبان امروزي استفاده كنيم تا خواننده امروزي ما ارتباط راحت‌تري با شعر برقرار كند.
        بنده (كه شاگردي بيش نيستم) نتوانستم با دو سه بار خواندن شعر، آن تصوير و مفهومي را كه مد نظر شاعر بوده در از برخي از ابيات استخراج كنم و لذت ببرم.
        جسارت بنده را ببخشاييد. موفق باشيد. خندانک
        شریف شریفیان
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۳
        سلام و عرض ادب
        دوست بزرگوارم جناب رمزی .باصر.
        عزیز غزلی زیبا سرودید عاشقانه وعارفانه
        اگر اشتباه نکرده باشم
        مصرع خون معروف جگر را
        یک باز بینی یا اعیانن ویرایش فرمایید
        برقرار باشید و ماندگار............ خندانک
        مجنون ملایری
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۱
        با سلام جناب رمزی بسیار زیبا
        شهره کبودوندپور
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۴۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محظوظ شدم
        جلال پورسلیمانی
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۵
        سلام بردوست بزرگوار م جناب رمزی.چون فرمودید نظر باکسب اجازه و کمال احترام باید عرض کنم غزل حضرت عالی ازنظر دستوری بی نقص است لکن از نظر مفهومی (برداشت شخصی حقیر)باید عرض کنم شاعر معمولاًاز امیال و آرزوها وتخیلات معقول و دوست داشتنی میسراید.از همین بیت اول :یوسف کیست؟کسی که به شدت از زلیخا و حرمسرایش گریزان است و شما دعوتش کرده اید که امن است و بیاید.مصرع دوم همین بیت هم اصلاً با مصرع اول به نظر حقیر بی ارتباط است.برخی مصرع های دیگر غزل نیز نامفهوم و گنگ است(البته شاید برای حقیر)اگرچه جسارت شد اماتقدیم شد با مهر به امید بخشش حضرت دوست خندانک خندانک خندانک
        شکوفا
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۱
        درود بر شما موفق باشید و بسرایید
        هوشنگ زاهدی
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۹
        درود بر عزیز بزرگوار جناب رمزی
        سروده ای زیبا بود
        پایدار و سرفراز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلطان محمد الهی وردک
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۴۱
        فقط یک ویرگل :
        يوسف اينجا حرم امن زليخاست بيا

        اين ندا از شكمِ مادر ، حواست بيا
        میثم جباری
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۷
        خندانک خندانک خندانک عالی خندانک
        مهرشاد احمدی
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۴۱
        درود بر شما بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۹
        جناب آقای رمزی عزیز، سلام علیکم.
        .................................................................
        بناداشتم برشعرعزیزان....جز( خوبست و....زیباست.....آفرین و وووو)چیزی ننویسم...ولی دستورشما تکلیف می اورد...یانباید شعری راخواند...ویادرصورتِ خواندن....ومیلِ سُراینده....برداشت راباید نوشت....وازهمین ابتدا با پوزش.......برداشتِ شخصیِ حقیر....طرفِ صحبتِ شما...باید حضرتِ قائم(صلوات الله علیه باشد)...این طورکه ازقرائن برمی آید.....شروع زیباست...(یوسف اینجا، حَرمِ اَمنِ زلیخاست ، بیا)....دعوتی ویا،شاید (خواهشی) ازروی صداقت.......ولی ارتباطش با (صدای شکمِ مادرِ حوّا)...برایم مبهم بود........(واعظان....منتظرند.....)...(قاعدگی.....)چه چیزی رامی رساند...اگرمنظور(قاعده برانتظارست)چرا(قاعدگی) ...که مفهومی دیگری دارد؟.........
        ودرادامه........تابرسد به خون جگر.......آن راهم درجوفِ این انتظار....می توان هضم نمود....گرچه مصرع، ازوزن...خارج است.....اتشِ خشم.....لبِ جیحون......مائده ی خشکِ بقایا(بقایای چی؟).......(آغوشِ خلاء وار....چگونه آغوشی ست؟ و، چه ربطی دارد با، شکیبایی......واگرقرارست که بیاید....چه موعدی باخدا دارد که سفارش به رفتنش نموده اید.....ودرنهایت......جمعه.....که به اعتقادِ شیعیان.....روزِ ظهورست و....وعده ی ملاقات.......وامید که اماده باشیم..........وهمه ی اینها....درصورتی ست که برداشت حقیر ازسُروده ی شما درست باشد.....و،بازهم باپوزش....فقط نظریست شخصی ولاغیر.......
        موفق باشید انشاءا....... خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجید اسکندری
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۳۷
        استاد عزیز عالی سروده اید.اساتید اهل فن اشاره کرده اند.بنده حقیر که باشم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۵۵
        درود بر جناب رمزی بزرگوار

        واعظان در شرف شهر همه منتظرند

        گرچه اين قاعدگي از همه پيداست بيا

        سروده ای زیباست . انتظار کار همه نباشد که شما به خوبی در این بیت اشاره کرده اید . کسانی به ظاهر منتظرند ولی وقتی انتظار به سر میرسد حرف دیگر میزنند . در تاریخ نمونه هاش رو داریم

        سپاس بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۲۰
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        جواد مهدی پور
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۵۹
        درود بر شمااا جناب رمزی عزیز خندانک

        بهره مند شدم از شعر شما و نظر دوستان
        زنده باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۴۹
        سلام و عرض ادب
        شعر زیبایی بود اما به نظر حقیر هم ، ارتباط افقی ابیات کم بود و توی ذوق می زد . وزن مصرع خون را هم دوستان گفتند

        يوسف اينجا حرم امن زليخاست بيا
        عصرِ این جمعه ، گل و لاله مهیاست بیا خندانک خندانک
        عباس یزدی (طوفان)
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۰۲
        سلام خندانک
        بسیار عالیی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        من این مطرع را اینگونه خواندم
        خون معروف جگر در من شيداست بيا
        علی   صادقی
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۴۰
        سلام بزرگوار .................
        از نکات دستوری که بگذریم.......
        با نظر جناب شیخی موافقم
        علی الخصوص قاعدگی.............جایگاهی در این شعر به این عظمتی ندارد
        منظور تان صحیح است ولی اینگونه بیانش گمان کنم ناجور باشد

        ببخشید ./ خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمیدرضا بزرگی (دریا )
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۰۹
        سلام بر شما
        شعر بسیار استخوان داریست ...لیک به لحاظ معنایی با بیت اول و دوم و اخر درگیر شدم ...شاید برداشت حقیر متفاوت بوده
        به هر حال استفاده کرده ام....
        کاش معنای ابیات مشخص شده برای حقیر روشن می بود
        یا علی
        خندانک
        فرحناز یوسفی، نشر پرستوی سپید
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۲۷
        درود بر شما
        بسیار زیبا
        خندانک خندانک خندانک
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۵۴
        بسیار زیبا و وزین خندانک
        مسعود خلیق اخلاقی
        دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        خون معروف جگر در من هويداست بيا
        درود بر شما
        بسیار زیبا بود
        و بسیار زیبا
         موسی عباسی مقدم
        پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۵۴
        درود بزرگوار برقرار باشی خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۵
        سلام و درود مصرع هشتمـ..
        خون معروف جگر گر چه هویداست بیا...
        اینگونه وزنش صحیح میشود...
        سعی کنید زبان شعریتان را به روز کنید
        و دو بیت اول را بیشتر دوست داشتم
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3