چهارشنبه ۵ دی
گندم احساس شعری از قاسم پیرنظر سلیم
از دفتر سکوت سایه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۰:۱۳ شماره ثبت ۴۷۰۷۸
بازدید : ۶۰۳ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر قاسم پیرنظر سلیم
آخرین اشعار ناب قاسم پیرنظر سلیم
|
گندم احساس
دلم خوش بود برگردی به خانه
که باز آید سرم شوق ترانه
بروید گندم احساسمان باز
زند از رد پاهایت جوانه
زهم گل بشنویم و گل بگوئیم
بوجد آید به ما خندد زمانه
شود آئینه ی من چشمهایت
ببینم عشقمان را جاودانه
تو رفتی من هنوز امیدوارم
ترا در ماه می جویم شبانه
همین امشب ترا پرسیدم از شمع
خودش را سوخت ، آموزد بهانه ؟
نشستم تا سحر بیدار ، شاید
شمیمت را ببویم نو برانه
بیادت ابن غزل را هدیه کردم
شفایق پیش چشمم زد جوانه
سراغت را گرفتم از " سلیمی" ؟
صبوری هدیه ام کرد عارفانه
پبرنظر "سلیم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیباست