سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ازتو ست هرآنچه لطافت است

        شعری از

        مینو غفوری

        از دفتر ازتو ست هرآنچه لطافت است نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۳:۰۴ شماره ثبت ۴۶۵۳۸
          بازدید : ۳۹۴   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        با پرواز هر کبوتری رنگ از رخم می پرد....با صدای هر چرخش چشمی هوش از سرم می پرد

        این روز ها با هر نفسی بی خواب می شوم

        با یاد تو هر اتفاقی را بهانه گیر و بی حواس می شوم

        روزگارم حس یک خواب سبک را دارد...حس یک پَر روی آب.

        این روز ها باران یک اتفاق تازه نیست در چشم های من

        یا دنبال رد پای تو دویدن یک ماجرای تازه نیست برای من.

        نمی دانم خبر داری یا نه..... دلم با آمدن خورشید می لرزد

        دلم با لبخند ماه می لرزد

        این روز ها روزگارم مثل یک پولک ماهی مدام رنگ عوض می کند

        حرف هایم مثل آب در دل صدف ها می نشیند و جا خوش می کند

        مثل موج بالا و پایین می رود و زیر گوش ماه نجوا می کنند

        این روز ها من و احساسم مثل آیینه منعکس می شویم در دست های تو

        من دنبال دام ودانه و یک پرواز در ارتفاعی سبز هستم

        من دنبال یک لبخند همراه با نور و مهر هستم.

        من این روز ها دنبال تو ام...دنبال هر حرکتی از عادات تو ام

        من دنبال یک راه رفتن ساده ام

        دنبال یک حرف زدن سرشار از شیرینی واژه ام

        من دنبال یک هوای صاف و مهتابی ام

        دنبال عکس ماه در حوض چشم های بارانی ام

        من زندگی را از چشم های تو به ارث برده ام

        این نوشته ها را از نگاه تو استعاره گرفته ام



        من اگر تو باشی نه محراب می خواهم نه سجاده و مهر

        نه وضو می خواهم نه عطر یاس

        من این روز ها از تو جان هدیه می گیرم

        از تو نفس هدیه می گیرم....از تو عاشقی هدیه می گیرم

        من این روز ها از تو زندگی می گیرم

        من حالا حس یک شاه بیت را دارم که با خط تو سر فصل تمام کتاب ها نوشته شده ام...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بانوی عزیزم خندانک خندانک
        بسیارزیبا وبا احساس بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۹:۲۱
        درود بانو
        بسیار دلنشین و زیباست خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر خواهر خوبم
        مرحبا بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        محمد مير سليمانی بافقی (باران)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۲۸
        درودها بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۵۵
        درودها بر شما
        خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۵۰
        ...................... خندانک خندانک خندانک .........................
        بسیااار زیبااااا بود مینوی عزیزم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        هزارااان درود خندانک خندانک خندانک
        ....................... خندانک خندانک خندانک ........................
        تقدیم به اهالی خوب شعرناب:
        امروزمان با علی(ع):

        امیر عاشقان شنید که مردى به قنبر دشنام داد و قنبر نيز مى‏ خواست به او جواب دهد.
        حضرت او را صدا زد: قنبر! آهسته،
        ناسزا گوى خود را در زبونى رها كن تا خداى رحمان را خشنود سازى، و شيطان را به خشم آوردى، و دشمنت را كيفر و شكنجه دهى.

        سوگند به آن كس كه دانه را شكافت و جانداران را بيافريد شخص با ايمان خداى خويش را به چيزى مانند حلم و بردبارى خرسند نسازد، و شيطان را به چيزى مثل سكوت و خموشى بخشم نياورد، و هيچ احمق و نادانى به عكس العمل مانند سكوت در مقابل او كيفر و شكنجه نگردد.
        «هيچ چيز براى فرومايه، بهتر از پاسخ دادن و بگو مگو كردن نيست. سكوت و پاسخ ندادن به فرومايه، بر او دشوارتر از دشنام دادن است.»
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۹
        خندانک خندانک قشنگ بود بانو غفوری
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8