يکشنبه ۲ دی
آسمان نگاه شعری از سعید علی زاده
از دفتر آغاز راه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۰۱ شماره ثبت ۴۶۴۳۴
بازدید : ۸۷۱ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب سعید علی زاده
|
نرفته ای ز دلم ، برده ای ولی تو ز یادم
به پات مانده ام و لیک ، داده ای تو به بادم
بسی وفا به تو کردم ولی جفا ز تو دیدم
چنانکه آه بر آمد به هر نفس ز نهادم
تو بی وفا شدی از چه ؟ مگر ز من تو چه دیدی ؟
جز آنکه دل به تو بستم ، جز آنکه دل به تو دادم
از آسمان نگاهت سقوط کردم و آزاد
ز بندهای دل خویش به کام مرگ فتادم
چو بانگ بلبل محزون ز دوری گل رویت
به لحظه لحظه بر آید ز دل فغانم و دادم
ولی تو کی شنوی ناله های زار دلم را
که نیست بر تو اثر هیچ از این غمی که دمادم ...
مرا به ورطه و مرداب مرگ می کشد ... آری
که نیست بر تو خیالی ز درد های زیادم
گناه از تو نباشد ، که پس زد این دل زارم
به هر که من بسپردم من این متاع کسادم
ولی بیا و وفا کن ، بیا به جان عزیزت
بیا ، بیا ، تو بیا تا که من ز پا نفتادم
بیا و یک دم دیگر ببین تو حال دلم را
بیا که با نگهی می کنی دوباره تو شادم
سعید علی زاده
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.